🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مانای عزیز چه شعری ...شروع طوفانی داشت و در آخر با غمی بزرگ به
عادل دانشی در همراه با سکوتی آرام
درود بر شما استاد سپیدی زیبا و ایهام دار سرودید مانای عزیز نقد رو به خوبی
فرامرز عبداله پور در زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
سلام و درود استاد طارق عزیز خیلی ممنون وتشکر ازحضور همیشه سبزتان 🙏⚘🌹 زنده باشید به مهر
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147266
بود ازین گونه مرده بوبکر
رسته از کید زرق و حیله و مکر
زان چو دیدش نبی که می پیمود
ره درین تیره خاکدان فرمود
هر که خواهد ز خلق کهنه و نو
نگرد مرده روان گو رو
آهوی مشک نافه را بنگر
پسر بو قحافه را بنگر
او چنین مرده و گروه شقاق
می زنندش ز جهل طعن نفاق
کان صدق و نفاق یعنی چه
غرق وصل و فراق یعنی چه
بود آیینه تمام صفا
عکس بینندگان در او پیدا
هر که سویش ز نیک و بد می دید
اندر او عکس روی خود می دید
طعنه بر وی ز جان پر کینه
طعن زشتان بود بر آیینه
زشت ننهد ز بد سرشتی خویش
جز بر آیینه عیب زشتی خویش
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم