🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
حمید گیوه چیان در داستان کوتاه
درود جناب اکبری عزیز و بزرگوار من روی ایمیلی که فرستاده بودید برای حضرتعالی پیغام فرستادم.
سلام دوست گرامی بنده از شعر بسیار زیبای شماخوشم آمده و می خواستم برای ضبط
درود استاد عزیز و نازنین بینهایت سپاس که با حضور گرمتان روشنی میبخشید. آفتاب مهرتان تابنده و
سلام حضرت استاد حجت بنده واقعیت هایی را دیده و بیان کرده ام عجیب است
سلام عادل جان از صبح مشغول کار ساختمانی بودم و در اندک فرصتی سری به
اعضا تایید شده: 1779
تعداد اشعار: 26794
تعداد مطالب: 2914
تعداد کل نظرات و نقدها:147295
مسلسل حرف از ان مژگان خوش تقریر می ریزد
سخن زین خامه فولاد چون زنجیر می ریزد
مخور بر دل مرا تا برخوری زان چهره نوخط
که از لرزیدن من جوهر از شمشیر می ریزد
چه گلها می توان چید از دل بیطاقت عاشق
در آن محفل که رنگ از چهره تصویر می ریزد
سلامت خواهی از چشم بدان، سر در گریبان کش
که از گردن فرازی بر هدفها تیر می ریزد
نه از نازست اگر کم حرف افتاده است لبهایش
قلم چون تنگ شق افتد رقم زو دیر می ریزد
تو سنگین دل به جوی شیر قانع نیستی، ورنه
به قدر حاجت از پستان قسمت شیر می ریزد
زحیرانی به دندان می گزی انگشت گستاخی
اگر دانی چها از خامه تقدیر می ریزد
مرا بگذار با ویرانی ای معمار سنگین دل
که رنگ از روی من ز اندیشه تعمیر می ریزد
من عاجز کنم چون از علایق جمع دامن را؟
که رنگ آتش از این خار دامنگیر می ریزد
مکش تیغ زبان صائب به هر بیهوده گفتاری
که از عاجزکشیها این دم شمشیر می ریزد
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم