🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مانای عزیز چه شعری ...شروع طوفانی داشت و در آخر با غمی بزرگ به
عادل دانشی در همراه با سکوتی آرام
درود بر شما استاد سپیدی زیبا و ایهام دار سرودید مانای عزیز نقد رو به خوبی
فرامرز عبداله پور در زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
سلام و درود استاد طارق عزیز خیلی ممنون وتشکر ازحضور همیشه سبزتان 🙏⚘🌹 زنده باشید به مهر
اعضا تایید شده: 1779
تعداد اشعار: 26794
تعداد مطالب: 2908
تعداد کل نظرات و نقدها:147266
تا نظر از عارض گلفام او پوشیده ام
خار درچشمم اگر روی فراغت دیده ام
در بهم پیچیدن زلف درازش عاجزم
من که طومار دو عالم را بهم پیچیده ام
سالها در پرده دل خون خود را خورده ام
تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده ام
من که شمع محفل قربم درین وحشت سرا
کافرم گر پیش پای خویشتن را دیده ام
در دهان آتش سوزان به جرات می روم
جامه فتحی ز نقش بوریا پوشیده ام
باد می سنجم کنون و شکرطالع می کنم
در ترازویی که گوهر بارها سنجیده ام
می توان چون آب خواندن از بیاض چشم من
نامه او راز بس بر چشم تر مالیده ام
کوه در دامن نگنجد در فضای لامکان
زیر گردون حیرتی دارم که چون گنجیده ام
جبهه من غوطه در گرد کدورت خورده است
غیر پندارد که صندل بر جبین مالیده ام
در بیابان طلب در اولین گامم هنوز
من که چون خورشید بر گرد جهان گردیده ام
کی پریشان می کند خواب اجل صائب مرا
من که در بیداری این خواب پریشان دیده ام
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم