🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
آخر قصه همین بود و حکایت کرده
قصه ی عشق همین بود و روایت کرده
قصه ی رفتن تو نُقل همه مجلس هاست
دلم از غُصه به این قِصه شکایت کرده
ساقی ارمنی پیر چه دادت امشب
بر من مست نگاهت چه عنایت کرده
به لبانم که تَرَک خورده شبی بوسه بزَن
که سَحَرگاه همان روز دُعایت کرده
گوش کن بانگ اذان است موذن گوید
زود برخیز که اینگونه صدایت کرده
محمد رضا شرعی
شبگرد
شهریور ماه 98
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
آذر 3, 1401
درود
قصه ی عشق همین بود و حکایت کرده.
پیشنهاد میکنم فیلم سینمایی قصه ی عشق (لاو استوری) محصول ۱۹۷۰ را اگر هرکسی ندیده است یک بار تماشا کند
و در موسیقی تکرار نشدنی آن فیلم این شعر را هم با خود زمزمه کند.🌺
پاسخ
آذر 3, 1401
مجید جا قلیچ خانی
سلام و سپاس
سپاس به خاطر همه ی محبت هایی که به من داری .
پاسخ
آذر 3, 1401
درود بر شما جناب شرعی عزیز
شعر زیبایی از شما خواندم
پیروز باشید به مهر
💐🌿🙏🙏👏👏👏👏🌹
پاسخ
آذر 3, 1401
استاد بزرگوار
سپاس از لطف شما
سایه ی مهرتان بی خزان
پاسخ
آذر 3, 1401
درود بر شما زیبا سروده اید
💐💐💐🌿
پاسخ
آذر 3, 1401
استاد ارجمندم
ماه بانوی سرزمینم
سپاس از لطف بی کران شما
پاسخ
آذر 3, 1401
ساقی ارمنی پیر چه دادت امشب
بر من مست نگاهت چه عنایت کرده
درودها جناب شبگرد گرانقدر
🌷🍃🌷
پاسخ
آذر 3, 1401
ادیب فرزانه
ماه بانوی سرزمینم
سپاس از لطف و محبت شما
پیام های شما موجب دلگرمی من است
سپاس
پاسخ
آذر 3, 1401
درود بر شما جناب شبگرد
میهمان سرودهی زیبایتان بودم
چشمه ذوقتان همواره جوشان
در پناه خدا🌺🌸
پاسخ
آذر 5, 1401
بانو
مهرتان با دوام
وجودتان سبز
سپاس
پاسخ
بستن فرم