![ابراهیم حاج محمّدی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2021/10/IMG-20211021-WA0153-2-e1634843277353.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بسمِ اللهِ الرّحمن الرّحیم
رَو، رَو، رَو، رَو، رَو، رَو چون نَسِیم
رُو، رُو، رُو، رُو، رُو، رُو، مُستَقِیم
سُو، سُو، سُو، سُو، سُو، سُوی آن کریم
@@@@@@@@@@
در این رباعی مصرع اول را میشود در آخر قرار داد
علاوه بر این جای مصاریع دوم و سوم و چهارم را هم میتوان تغییر داد.
تقطیع و وزن بسمله اینگونه است
بس/مِل/لا/هِر/رح/ما/نر/ر/حیم
— — — /— — — / — ه —
مفعولن مفعولن فاعلن
و تمام سه مصراع دیگر بیهیچ تغییر و تکلّفی همینگونه تقطیع میشوند.
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
فروردین 12, 1402
سلام
چنین وزنی ظاهرا جزء اوزان ۲۴ گانه رباعی نیست
مفعولن مفعولن مفعولن فع که تقریبا کاربردی ندارد را داریم
( این وزن مهجور که متحد الارکان به نظر می رسد نیز می شود بقیه اوزان را منبعث ازو دانست البته شاید عروض جدید تمام اختلاف ها را متحد کرده است در فیزیک جدید نیز گرایش به وحدت نیروهای اربعه هست )
مرحوم نظامی دارند که
بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم
بسمله را باید با تغییر خواند که چندان زیبا نیست یا می شود بدون تغییر در وزن گنجاند البته اگر هم طبق عروض فارسی نشود شاید در عروض عربی چنین اختیاراتی باشد
فروردین 12, 1402
آن نیز حشو به نظر می رسد و نیز کریم دیگری نداریم که بخواهیم با آن به او اشاره کنیم همچنین در نهج البلاغه در مورد اشاره آمده است
وَ مَنْ أَشَارَ إِلَيْهِ فَقَدْ حَدَّهُ وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ.
رو با فتحه نیز چندان در فارسی مرسوم نیست و به نظر می رسد نتوان با در یک مصرع با فتحه و مصرع دیگری با ضمه از بار تکرار کاست
مگر آنکه دومی رو یعنی ر + او باشد که معنای رو مستقیم می تواند مورد تامل قرار گیرد
همچنین نسیم گونه رفتن به سوی او نیز با توجه به سرعت کم نسیم شاید مناسب نباشد فرمود سارعوا
فروردین 12, 1402
این اشاره آن اشارهای که شما برداشت میکنید نیست
ذاکَ هوَ اللّٰهُ الَّذی / أَنعُمُهُ مُنهَمِرَه
رزق تو داده تمام از رحمت و از مَغْفِرت
آن خداوندی که رزاق و رحیم و غافر است
امیرمعزی
آن خداوندی که هست او بینیاز از بندگان
وان جهانداری که او را حاجب و جاندار نیست
امیرمعزی
فروردین 12, 1402
همچنین ما اگر وزن مهجور رباعی را اینگونه تقطیع کنیم(فعلن به سکون ع)
فعلن فعلن فعلن فعلن فعلن
اشکال شما مبنی بر وجود فع مرتفع می گردد و اگر اشکال دیگری نباشد لاریب فیه که رباعی متحد الارکان است
فروردین 12, 1402
درود.
ببینید وزن در تعریف رباعی لحاظ نشده است آنچنان که در تعریف دوبیتی لحاظ شده. بنابر این نمیتوان گفت که رباعی باید بر فلان وزن باشد
فروردین 12, 1402
نیمایی «از نو گویشی باید» را در دهه ی شصت سروده ام و در کتاب «گدازه های دل» درج شده است….مناسب دیدم اینجا بیاورم:
پیرهامان با غزل سرگرم
و جوانهامان
نظم می سازند
هجو می گویند
شعر اما بر مدار مبهم اندیشه ها
محصور می ماند….
راههامان گرچه باریک است
روزهامان گرچه همچون شام
تاریک است
پویشی باید….
سروها را گرچه برکندند
ناجوانمردانه گرچه لاله هامان را درو کردند
گرچه نوری نیست
یاری نیست
آوای قدمهای بهاری نیست
گوشهامان را
گرچه از تکرار «فاع و فع» آکندند
رویشی باید
نغزها گفتند آن پیشینیان
در خاکها خفتند
از نو گویشی باید!
فروردین 12, 1402
درود فراوان حضرت استاد خوشعمل کاشانی عزیز را. زنده و شاداب باشید. 🙏🌹🌹🌹🌹🌹
فروردین 12, 1402
سلام و درود استاد عزیز
کاری بکر و زیباست
در پناه خدا 🌱🌹♥️👌👌👌👌👌👌♥️🌹🌱
فروردین 12, 1402
درود فراوان جناب طارق عزیز و ارجمند🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹
فروردین 12, 1402
درود استاد حاج محمدی گرانقدر
جالب و زیبا بود مخصوصا دو گونه ی آوایی از فعل (رو) را در این شعر خیلی دوست داشتم و به دلم نشست
با درود بیکران
فروردین 12, 1402
درود بر استاد حاج محمد ی ارجمند
کار ی جدید و زیبا سروده اید
🙏🙏🙏💐🌿🍃
فروردین 12, 1402
سلام و درود و خدا قوت استاد گرانقدرم