🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
يوسفم کجا هستي پاره دل من هاي
رفتي و نخواهي رفت هرگز از دل من هاي
تا زمن جدا گشتي پاره شد دل من هاي
رفته اي و ننمودي يادي از دل من هاي
* * *
بندي تو در چاهم آن چَه زنخدانت
ديده ام چو آن طره گشته ام پريشانت
تو به خال لب هايش من به زلف پيچانت
گشته ايم سودايي پاره دل من هاي
* * *
تو به حسن آن بتگر من به جلوه رويت
تو به جعد زلفينش من به چين گيسويت
تو به ياد بتخانه من به ياد ابرويت
هر دوايم شيدايي پاره دل من هاي
* * *
آبشار کوهستان در خجل ز اشک من
اين بناي هستي را بر کند سرشک من
آه ورشک مجنون نيست همچو آه و رشک من
تو عزيز دل هايي پاره دل من هاي
* * *
هر کجا روم باشد عکس تو سراب من
سر نهم چو بر بالين هم تويي به خواب من
خود نمي دهي جانا از چه رو جواب من
اي به حسن و زيبايي برده اي دل من هاي
* * *
رخت خود کشيدي تو زين سرا به ميخانه
جام خود نمودي پر از سبوي جانانه
من ز ساغر چشمت سر کشم دو پيمانه
اي غزال صحرايي پاره دل من هاي
* * *
خود نمي کنم باور کو تو نيستي اينجا
پيش چشم من هستي تو هميشه و هر جا
واي من اگر هجرت باورم شود فردا
جان دهم ز تنهايي پاره دل من هاي
* * *
گرگ لنفوم از بيداد گر كه پاره کرد آن تن ؟
نيست باورم زيرا سالم است پيراهن ؟
گشته ام پژوهنده از غمت عزيز من !
سر زنم به هر جايي پاره دل من هاي
* * *
25/4/68 مشهد
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
خرداد 18, 1402
روان شان شاد
پاسخ
خرداد 18, 1402
درودها بر شما
جناب پژوهنده نازنین
اپری زیبا سروده اید
♡♡♡♡
پیشنهاد دارم که مصرع اخر پاره اول را بنویسید:
“رفته ای که بازآئی” پاره دل من های
پاسخ
خرداد 20, 1402
🙏
پاسخ
خرداد 20, 1402
ممنون، ۱۳۶۸/۴/۲۵ فکر میکنید چهلم کی بوده، لطف کردید!
پاسخ
خرداد 19, 1402
درودو سپاس بزرگوار
دستمریزاد عزیز
🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم