در محضر استاد شهریار ….

دهم تیرماه 1362 شمسی من و چند تن از شاعران جوان و خبرنگاران و نویسندگان روزنامه ی اطلاعات به دیدار استاد شهریار رفتیم تا من به نیابت از شاعران جوان معاصر در دهه ی 60 جوابیه ای منظوم خطاب به استاد قرائت کنم…
جلسه ای پر شور و حال بود.گزارش و عکسهای با کیفیت و متنوعی تهیه شد؛ اما افسوس که بنا به دلایلی که شرح جگرسوزش بماند گزارش و عکسها مجال نشر در اطلاعات نیافت و در خبری خشک آن هم در مجله ی جوانان امروز به چاپ و نشر شعر جوابیه بسنده شد. گزارش و عکسها را یکی از دوستان با خود به آنسوی آبها برد و شنیدم در مجله ی جوانان امروز که در امریکا منتشر می شد و شاید می شود گزارشی مفصل همراه با عکسها انعکاس یافت که متأسفانه آن هم به دست من نرسید تا امروز در کنار شعر جوابیه تقدیم کنم….مطلع غزل استاد شهریار خطاب به شاعران جوان دهه ی 60 و دیگر هنرمندان چنین است:

پیرم و فرزانه ام ، گویم به فرزندان سلام
وز هنر خواهم رساندن بر هنرمندان سلام …..

و غزل جوابیه ی من خطاب به استاد:

تا نسیم صبح می گوید به گلزاران درود
با تو ای فرزانه پیر شعر ، از یاران درود

می شکوفد غنچه ی لبخند بر لبهای عشق
تا تو گویی چون مسیحا با هواداران درود

خواب و آسایش حرام خویش کردی در هنر
با تو بیدار زمان از خیل بیداران درود

می فرستد از سر اخلاص در محراب شعر
با تو دردی بخش عرفان ، پیر میخواران درود

با تو تنها ما نمی گوییم : استادا! سلام
می فرستد بلبل و گل ، شبنم و باران درود

تا که در چرخش زمین باشد به گردش آسمان
با تو بی پایان سلام و بر تو بسیاران درود

«خوش عمل»را این سعادت یارشدکزقول جمع
گوید ای آرام دلهای دل افگاران درود.

*عباس خوش عمل کاشانی.