![جواد مهدی پور](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2022/10/Javad-2-e1666306587935.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
استقبالی از غزل صائب تبریزی
وقتی از درد ، قلم می کند ایجاد سخن
سر مویی خبرم نیست از این داد سخن
سخن آن ست که از مغز روان برخیزد
نتوان گفت به هر طوطیی اُستاد سخن
آنکه در غبغب خود باد سخن اندازد
نیست از منظر ما موردِ اِسناد سخن
لفظ و معنی همه در قبضه ی سلطانی او ست
چون سلیمان ، همه جا حکم کند باد سخن
بی سخن ، کرسی اش از ملک سلیمان باشد
سایه چون بر سر مور افکند امداد سخن
مثل طوطی بکند هر که در آیینه نگاه
سینه روشن شود از روزنِ ارشاد سخن
حرف اگر در پسِ لب های تو شیرین باشد
بیستون را کَنَد اندیشه ی فرهاد سخن
هرگز از باغ سخنچین سخنِ خار نچین
می خلد در دل و خون میکند اِفساد سخن
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (13):