![نسرین حسینی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2022/12/FB_IMG_1672095371544-1-e1672233082588.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
لچک های سیاه
فراموشم نخواهد شد عذاب بی گناه اینجا
به خاک افتاده بی جان و جوان بی پناه اینجا
فراموشم نمیگردد صدای تیر خون افشان
به خون غلتیده صدها تن میان سوز آه اینجا
صلیب و داغ خونین میخ ازین تفتیش با توبیخ
دلیل و شاهدم تاریخ اگر باشد گواه اینجا
حیا را بی حیا کردی به مویی خون بپا کردی
خودت با زن چها کردی به پیش صد نگاه اینجا
زنی که لشکر پلکش صفوف آرای عاشق بود
صفی از هرچه نامردان به جنگش شد سپاه اینجا
حدیث و آیه ی مرگی ، تگرگ آسا به هر برگی
تو آن ویرانگر ارگی که هستی اشتباه اینجا
کجا ای سایه ی وحشت، کجا ای جهل پرخفت؟
به بیراهه مکش ما را که روشن گشته راه اینجا
به گیسوی سیاه ما قسم که رو سپیدانیم
لوای کاوه خواهد شد لچک های سیاه اینجا
#نسرین_حسینی
15/7/1401
به امید روزهای خوب برای مردم سرزمینم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (8):
مهر 23, 1401
لوای کاوه خواهد شد…👌 درودها 🌺🌺
پاسخ
مهر 25, 1401
درودها برشما جناب ورمزیار عزیز بسیار سپاسگزارم از مهر حضورتون مانا باشید 🌺🌺❤️❤️
پاسخ
مهر 23, 1401
صلیب و داغ خونین میخ ازین تفتیش با توبیخ
دلیل و شاهدم تاریخ اگر باشد گواه اینجا
شعر بسیار قوی و زیبا و شیوا و گویایی است
درودها نسرین حسینی عزیز
🌷🌷🌷🌷🌷
پاسخ
مهر 25, 1401
درودها برشما نازنین فریبا نوری عزیز بسیار سپاسگزارم از مهر نگاهتون
برقرار باشید🌺🌺❤️❤️
پاسخ
مهر 23, 1401
سلام و درود و خدا قوت 🌹🌹🌹
پاسخ
مهر 25, 1401
درودها برشما جناب رضاپور عزیز بسیار سپاسگزارم از مهر حضورتون مانا باشید 🌺🌺❤️❤️
پاسخ
مهر 23, 1401
سلام نسرین عزیز شاعر توانا ی پاک
این غزل شعر روز است
خوشبختانه محکم و عالی سروده شده است
کجا ای سایه ی وحشت؟! کجا ای جهل پرخفت؟!
به بیراهه مکش ما را، که روشن گشته راه اینجا
به گیسوی سیاه ما قسم که رو سپیدانیم
لوای کاوه خواهد شد لچک های سیاه اینجا
نسرین عزیز مذهب یعنی سرطان که بر پیکر دین نشسته است ، مذهبی ها یک لچک را اساس می دانند نه تجاوز به عنف و دزدی و چپاول را…
بارها گفته و تا آخرین نفسم این گفته را تکرار خواهم کرد که : «مذهب ضد دین و دین ضد مذهب است»
“مذهب دست ساز بشر است ” و دین فرمان الهی ست.
عده ای یا از روی نادانی و یا با دانایی کامل مذهب را برتر از دین جلوه داده اند نعوذ بالله آنان با گفتار و رفتارشان این نکته را می خواهند القاء کنند که دین خدا کامل نیست و آنان آمده اند دین خدا را کامل کنند!!
لذا مذهبیون با آوردن ماده و تبصره در پی کامل کردن دین خدا هستند… و همانند برخی از نقادهای قدیمی شعر، که شعری از شاعر نامی را به غلط نقد می کردند که نام شان مگر در کنار آن شاعر ماندگار شود! و از قضا نقد های شان دو پول سیاه ارزش نداشته و ندارد، مذهبیون هم به نقد دین برخاسته اند و هم چیزهای من در آوردی را اساس کرده اند. .
شما سخنان مولا علی (ع) را حتما خوانده اید دستبند از دست و یا خلخالی از پای زنی در آوردند، علی (ع) چه قدر آشفته شد؟
حال اگر امروز مولا و سرورآزادگان جهان این فجایع را می دیدند چه می کردند؟
پاسخ
مهر 25, 1401
درودها برشما نازنین استادم جناب خراسانی عزیز بسیار سپاسگزارم از مهرورزی وحضور ارزشمندتون
وسپاس از دیدگاه روشن واندیشه زیباتون فکر کنم هم سو باشیم 👌👌😊
عزیز استادم
دین دست نشانده بشریت و مولود تمام خرافات وخشک مغزی هاست به قول مارکس” دین افیون توده هاست ”
خراسانی عزیز قرن هاست که از یک آدرس مشخص به اسم دین میمیریم مسأله این نیست که پشت این همه اتفاقات واموزه ها دست چه کسانی هست ،که به راحتی برای مردم
موعظه میکنند .
دین و دینداری از روز ازل و از بنیاد جز کسب قدرت و مال اندوزی و ویرانی هیچ پیامد و نوید دیگری نداشته وندارد خود شاهدیم به نام دین چه بلاها که بر سر مردم نمیارن و موعظه ها عوام فریبیی بیش نیست.
هیچ دینی کاملتر از انسانیت نیست
انسان بودن کار سختی نیست
دنبال خدا با دل کین می گردیم
با رنگ ِریا گوشه نشین می گردیم
یک عمردرون دل ما هست، ولی
در کعبه پی صاحب دین میگردیم
نسرین_حسینی
سپاسگزارم از مهرورزی وحضور ارجمندتون
مانا باشید ❤️❤️🌺🌺
پاسخ
مهر 23, 1401
درود و عرض ادب بر مهربانوی غزل. بسیار هنرمندانه و دردمندانه قلم زده اید، شاعر پر افتخار ایران زمین.
هر که در سر پرورَد با لشکر روبه، ستیز
بر گلویش می نشیند نیزه و شمشیر تیز
حبس شد در نای شیرین آه ها فریادها
دفن شد زیرا بزیر خاک و خون فرهادها
هر درختی کو برافرازد میان باغ سر
سرنگون گردد همی با ضربه تیر و تبر
اوج گیرد گر عقابی تیز پر، پولاد دست
میشود آماج سخت حمله زاغان پست
پاسخ
مهر 25, 1401
درودها برشما جناب یگانه عزیز شاعر زیبایی ها بسیار سپاسگزارم از مهر حضورتون
سپاس از ارسالی زیباتون❤️❤️🌺🌺
امروز زدی چوب حراج وطنم
فردا که رود جان من از این بدنم
ای شب زدگان مرگ بیدارشوید
تاراج شده است ،آه ، خاک کهنم
نسرین حسینی
با مهر وارادت🌺🌺✌️
پاسخ
مهر 24, 1401
درودبرشمابانوحسینی عزیزوتوانا
دل ودستمریزاد.
🌺🌺🌺
پاسخ
مهر 25, 1401
درودها برشما جناب یغمایی عزیز بسیار سپاسگزارم از مهر حضورتون
برقرار باشید 🌺🌺❤️❤️
پاسخ
مهر 24, 1401
پاسخ
مهر 25, 1401
🌺🌺💚💚
پاسخ
مهر 24, 1401
به گیسوی سیاه ما قسم که رو سپیدانیم
لوای کاوه خواهد شد لچک های سیاه اینجا
استفاده از تشبیهات زیبا در این شعر چشم نوازی می کرد
تشبیهات نو و در معنا غنی شده و بجا
هماره نویسان و شادکام باشید در پناه مهر
💐💐💐💐💐
پاسخ
مهر 25, 1401
درودها برشما جناب اصلانی عزیز وگرامی بسیار سپاسگزارم از مهر حضورتون
از نگاه زیباتون سپاسمندم
برقرار باشید 🌺🌺❤️❤️
پاسخ
مهر 25, 1401
درود و عرض ادب واحترام دارم سرکار خانم حسینی
دست مریزاد چه فاخر و پُراندیشه سرودید به امید روزهای خوب💐💐
زنی که لشکر پلکش صفوف آرای عاشق بود
صفی از هرچه نامردان به جنگش شد سپاه اینجا
پاسخ
مهر 25, 1401
درودها برشما جناب ذکاوتمند عزیز بسیار سپاسگزارم از مهر حضورتون
به امید رهایی از این همه ناعدالتی ونابرادری
برقرار باشید به مهر 🌺🌺❤️❤️
پاسخ
خرداد 19, 1403
لچک های سیاه
فراموشم نخواهد شد عذاب بی گناه اینجا
به خاک افتاده بی جان و جوان بی پناه اینجا
فراموشم نمیگردد صدای تیر خون افشان
به خون غلتیده صدها تن میان سوز آه اینجا
صلیب و داغ خونین میخ ازین تفتیش با توبیخ
دلیل وشاهدم تاریخ اگر باشد گواه اینجا
حیا را بی حیا کردی به مویی خون بپا کردی
خودت با زن چها کردی به پیش صد نگاه اینجا
زنی که لشکر پلکش صفوف آرای عاشق بود
صفی از هرچه نامردان به جنگش شد سپاه اینجا
حدیث و آیه ی مرگی ، تگرگ آسا به هر برگی
تو آن ویرانگر ارگی که هستی اشتباه اینجا
کجا ای سایه ی وحشت، کجا ای جهل پرخفت؟
به بیراهه مکش ما را که روشن گشته راه اینجا
به گیسوی سیاه ما قسم که رو سپیدانیم
لوای کاوه خواهد شد لچک های سیاه اینجا
#نسرین_حسینی
15/7/1401
شعر لچک های سیاه ، علاوه بر درخشش الفاظ در وزن و قافیه ( رجز مثمن سالم = تکرار چهار بار مفاعیلن در هر مصرع ) در نما شیرین است و در معنا شریف. این شعر نیز دارای قافیه های درون بیتی ست و لحن سرزنشگر شاعر و عتاب تند او به عاملان وحشت و خفت ، و مویه های او بر شهیدان و زنان ، و سوز و گدازی که در هر بیت آن جاری ست ، از بغض و خشمی سر ریز شده خبر می دهد و آغازگر تاریخی ست که زنان خواهند نوشت .
در اساطیر چنین خوانده ایم که روزی ضحاک از داوری آیندگان نسبت به خویش اندیشناک شد و چاره را در آن دید که از مردمان زمان خود بخواهد در سندی مکتوب گواهی دهند که او جز بر طریق عدل و داد نبوده است . از قضا در آن مجلس آهنگری بود کاوه نام که پسرش را کشته بودند و پسر دیگرش نیز دربند بود ، همانجا درفش آهنگری اش را بر سر نیزه کرد و فریاد دادخواهی برآورد . و همان شد که مردمان کوی و برزن و بازار بر او گرد آمده و راه برای فریدون دادگر باز شد و اینگونه بساط ظلم ضحاک برچیده شد . شاعر در این شعر هشدار می دهد که همین لچک های سیاهی که به زور بر سر ما کردید ، روزی درفش کاوه خواهد شد . و بساط قلدری و جهل و جنایت تان را در هم خواهد پیچید . و چه شریف است شعری که چنین شجاعانه بانگ می زند و در بحر رجز ، رجز می خواند که ” اینک ماییم و بیرق بومسلم و کاوه برافراشته ایم ” و در پارادوکسی زیبا ، صاحبان گیس سیاه را روسفیدان جهان می داند
چند وقت پیش جایی می نوشتم و به لشکر عمرسعد که داعیه دار خون حسین شده اند، نهیب زدم و آن ها را سوداگران بازار و کاسه لیسان دربار خطاب کردم تا شاید در سمت درست تاریخ قرار گیرند و روسیاه زنان این بوم و بر نگردند . و ایکاش ایشان را جنمی بود تا بیایند و از این شعر زنانه، مردانگی آموزند ….
مانا
پاسخ
خرداد 26, 1403
درودها بر شاعر زیبا اندیش استاد سپیدهای نغز
استاد مانای عزیز ارجمند بسیار سپاسگزارم از نگاه ارزشمند شما به قلم این کمترین سرفرود مهرتان هستم عذرخواهی میکنم که دیز متوجه نقد ونظر شما رو سایت شدم
والبته فکر میکردم فقط اینستاگرام گذاشتی 😊😊❤️❤️
انشالله همیشه سلامت وتندرست باشید به مهر یزدان پاک ❤️❤️👌👌
پاسخ
بستن فرم