🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۱/۰۵/۲۳ |
| تعداد شعر: | 194 |
| تعداد مطالب: | 6 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۲۴ |
فرهاد منم ، تو باش شیرین غَزَل
شیرین لب ِ شیرین تَر از هر چه عَسَل
دلبسته ی زُلف توست هَر کس چون من
دیده رُخ همچو ماهت از روز اَزَل
ای مایه ی شادی و نشاط دل ما
بازآ که تویی بهانه ی قصر اَمَل
شد قصه ی عشق ما به هر انجمنی
نُقل دهن همه چو ضرب المَثَل
خون شد دل ما که پیش چشمان رقیب
دیگر ندهی به عاشق زار مَحَل
شبگرد منم ، قیص بنی عامر تو
مجنون منم ، تو باش لیلای غزل
محمد رضا شرعی
شبگرد
فروردین 1401
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
شهریور 7, 1401
درود بر شما شیرین غزلی زیباست
در پناه خداشادکام
باشیدشادکام باشید
🌹🌹🌹🌹🌹🙏
پاسخ
بستن فرم