🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
گفتی که شبی آیَمَت آن شَب نرسید
همچون تبِ من بر تنِ تو تَب نرسید
افسوس از آن خورم که یک جرعه لَبم
جان بر لبم آمد و بدان لَب نرسید
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
بهمن 26, 1401
سلام استاد جان محبوب سلام رساند و فرمود به شما عرض کنم :
آن جرعه لبت را به جهانی ندهم
هرگز که حواله بر دهانی ندهم
یک بوسه تو به مرده جان می بخشد
مالِ خودمی، به ناکسانی ندهم
لذت بردم دلمریزاد
در پناه خدا 🌱❤️👌👌👌👌👌👌❤️🌱
بهمن 26, 1401
سلام و سپاس حضرت دوست 🙏🙏🙏زنده باشید بزرگوار🌹🌹🌹🌹🌹
بهمن 26, 1401
درود بر شما
خیلی زیباست
قلمتان سبز🌷🌷
بهمن 26, 1401
درود بر سرکار. عالی🙏ممنونم🌹🌹🌹🌹🌹
بهمن 26, 1401
درود جناب حاج محمدی
زنده باشید 🌹🌹
بهمن 26, 1401
سپاسگزارم سید عالی تبار جناب حسینی عزیز و ارجمند🌹🌹🌹🌹🌹🙏
بهمن 26, 1401
درودو سپاس استاد زیباست بزرگوار
🙏🙏🙏🙏🙏
بهمن 26, 1401
درود حضرت دوست🙏حضور گرانقدر و نظر لطفتان را سپاس🌹🌹🌹🌹🌹
بهمن 27, 1401
درود بر استاد سخن جناب حاج مخمدی ارجمند
بسیار زیبا و پر شور سروده اید
قلمتان سر سبز و دلتان بهاری باد
💐💐💐🙏🌿