🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 کیمیا نوزده

(ثبت: 263146) شهریور 5, 1402 

 

دیده چون بیند تو را ، دل پر تمنا می شود
عشق در قلب همه اینگونه پیدا می شود

اشک گرمی ریخت از چشمم به روی گونه ام
سوز و ساز عاشقی دارد محیا می شود

پر شده فکر من از حال و هوای یاد تو
ذهن عاشق خالق افکار زیبا می شود

بغض هم خوب است وقتی که نشسته در گلو
بانگ و فریادم غریبانه چو نجوا می شود

از جنون عشق من هم مثل مجنون گشته ام
کیمیا پیش نگاهم مثل لیلا می شود

عقل و دل با هم سر عشقت تفاهم کرده اند
پیش خود ترسیده بودم باز دعوا می شود

قصه ی شبگرد عاشق نقل هر مجلس شده
شب به امید وصالت صبح فردا می شود

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها 10 
  1. علی معصومی

    شهریور 5, 1402

    سوز و ساز عاشقی دارد مهیا می شود
    ♤♤♤♤
    بسیار زیبا
    احسنت
    🌹🌹🌹
    💠💠💠💠

    • استاد ارجمند و ادیبم
      جناب معصومی
      پیش شما زیره به کرمان بردن است .
      بذل محبت کردید .
      سپاس

  2. درود…بسیار زیباست🌺🌺

  3. مهان

    شهریور 5, 1402

    بسیار زیبا بود

  4. معین حجت

    شهریور 6, 1402

    درود جناب شرعی…
    دستمریزاد👏💐

  5. مهدی سیدحسینی

    شهریور 7, 1402

    درود بر شما
    زیباست 🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا