🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
چه غم ؟ تا که ابرو کمان با من است
گل آوازه ی کهکشان با من است
جهانخواره را گو: «که بی تو چه داشت؟»
تو را دارم اکنون، جهان با من است
نباشد اگر سرو زیبا به بَر
به دیده که اشکِ روان، با من است
به حافظ بگویید: جای تو سبز
که فرخنده جانِ جهان”[1] با من است»
نترسیده از موج دریای عشق
به هر موج آن، همچنان با من است
تو گویی ز پیری؟ چه باکی به دل؟!
خدا را که بختِ جوان با من است
« چه غم دارم از تلخی روزگار،
شِکر خنده ی آن دهان با من است[2]»
7 آذر 1392طارق خراسانی
[1] – جهان؛ تخلص جهان ملک خاتون شاخه نبات حافظ می باشد که در عصر وی از شعرای بزرگی بوده است.
خانم پروین دولت آبادی دیوان جهان ملک خاتون را در کتابخانه ی ملی فرانسه جُست و آن را در ایران به چاپ رساند.
[2] – بیت از فریدون مشیری
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (20):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (31):