🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

الحكایة و التمثیل : بود مردی در سخاوت بی بدل

(ثبت: 186305)

بود مردی در سخاوت بی بدل

هرچه بودی خرج کردی بی خلل

مینداشت البته یک جو زر نگاه

گفت یک روزیش مردی نیک خواه

کای فلان آخر نترسی از هلاک

کان زمان کز تو برآید جان پاک

چون نمیداری نگه یک پیرهن

پس فراهم بایدت کردن کفن

گفت چون جانم برآید در پسی

وان کفن کدیه کنند از هر کسی

گر ز دروازه درآیم نیز من

پس شما بر سر زنیدم آن کفن

حرص مینگذاردت پاک ای پسر

تا پلید آئی تو درخاک ای پسر

دایماً در خوی ناخوش ماندهٔ

وز صفات بد در آتش ماندهٔ

تا صفاتت باتو خواهد بود جمع

تو نخواهی بود بی سوزی چو شمع

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا