🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود و سپاسگزارم که به مهر خواندید 🙏🌺
درود .بزرگوارید
بیا به خاطره هایم شبی به مهمانی کنونکه حال مرا خوبِ خوب می دانی
گوشه ی چشم تو را دیدن و دیوانه شدن پای از این غمزه مستانه کشیدن سخت
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147256
کرد آن زال کهنسال سؤال
از نبی کای شه فرخنده خصال
روز محشر که بهشت آرایند
رستگاران به بهشت آسایند
شود آن منزل عالی وطنان
راحت آباد چو من پیر زنان
گفت حاشا که چنان خوش وطنی
گردد آرامگه پیرزنی
گل آن باغ جوانان باشند
غنچه اش تنگ دهانان باشند
پیرزن چون ز نبی قصه شنید
ناله از سینه پر غصه کشید
از فغان زمزمه غم برداشت
وز مژه گریه ماتم برداشت
شد نبی مژده دهش چابک و جست
که نه گر کهنه عجوزان ز نخست
یک به یک دختر دوشیزه شوند
کی در آن روضه پاکیزه شوند
اول کار جوانی بخشند
آنگه آمال و امانی بخشند
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم