🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پیری بدون چوب عصا میخورد زمین مردان خامِ کوچهی غم، بنگ میزنند اِشغال گشته مرکز امداد؛ ملّتی از
سپاسگزارم... بزرگوارید🙏🙏🙏🌺🌺🌺
سپاسگزارم دوست بزرگوارم جناب گیوه چیان... زنده باشید ... 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود جناب وحدتی ... سپاس از لطف و بداهه زیبایتان 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود و عرض ارادت ممنونم زنده باشید🙏🏼
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146854
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
شه چو گشتی بعد چوگان باختن
چون کمان مایل به تیر انداختن
از کمانداران خاص اندر زمان
خواستی ناکرده زه چاچی کمان
بی مدد آن را به زه آراستی
بانگ زه از گوشه ها برخاستی
دست مالیدی بر آن چالاک و چست
تا بن گوشش کشیدی از نخست
گاه بنهادی سه پر مرغی بر آن
رهسپر کردی به هنجار نشان
گر نشان بودی ازین فیروزه سفر
نقطه ای بی شک شدی آن نقطه صفر
ور گشادی تیر پرتابی زشست
بودیش خط افق جای نشست
گر نه مانع سختی گردون شدی
از خط دور افق بیرون شدی
در سر تیرش نرستی از خطر
گاه صید آهو به پا، تیهو به پر
پی سوی مقصود بردی راست پا
همچو طبع راست محفوظ از خطا
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را میگیرم عذرخواهی میکنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
بستن فرم