🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پیری بدون چوب عصا میخورد زمین مردان خامِ کوچهی غم، بنگ میزنند اِشغال گشته مرکز امداد؛ ملّتی از
سپاسگزارم... بزرگوارید🙏🙏🙏🌺🌺🌺
سپاسگزارم دوست بزرگوارم جناب گیوه چیان... زنده باشید ... 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود جناب وحدتی ... سپاس از لطف و بداهه زیبایتان 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود و عرض ارادت ممنونم زنده باشید🙏🏼
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146854
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
صبحدم کین شاهد مشکین نقاب
بهر خواب آلودگان از زر ناب
میل ها زین طاق زنگاری کشید
دیده ها را کحل بیداری کشید
خاست شهزاده ز بستر کامیاب
چشمی از بیداری شب نیمخواب
خار خاری از خمار شب در او
جنبشی از شوق یار شب در او
خاطرش از بهر دفع آن خمار
جرعه ای می خواست لیک از لعل یار
یار را بی زحمت اغیار خواند
پهلوی خود بر سر مسند نشاند
برقع شرم از جمالش باز کرد
عشرت دوشینه با او ساز کرد
روز دیگر بر همین دستور بود
چشم زخم دهر از ایشان دور بود
روز هفته هفته شد مه ماه سال
ماه و سالی خالی از رنج و ملال
همتش آن بود کان عیش و طرب
نی به روز افتد ز یکدیگر نه شب
لیک دور چرخ می گفت از کمین
نیست دأب من که بگذارم چنین
ای بسا صحبت که روز انگیختم
چون شب آمد سلک آن بگسیختم
وی بسا دولت که دادم وقت شام
صبحدم را نوبت آن شد تمام
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را میگیرم عذرخواهی میکنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
بستن فرم