🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

بخش ۶۹ – حکایت آن اعرابی اشتر گم کرده که میگفت کاشکی من نیز با اشتر خویش گم گشتمی تا هر که وی را یافتی مرا نیز با وی یافتی

(ثبت: 161376)

آن عرابی چون شد اشتر در شتاب

از شتر افتاد چشمی مست خواب

از سبکباری شتر چون یاریی

دید کرد آغاز خوش رفتاریی

چون عرابی بامداد از خواب خاست

پی نبرد اصلا که آن اشتر کجاست

گفت واویلا که گم گشت اشترم

ماند خاطر از خیال او پرم

کاش با او گشتمی من نیز گم

تا نرفتی بر سرم این اشتلم

هر کجا او رفت با او رفتمی

تا ازین دوری به یکسو رفتمی

هر که آن گم گشته را وایافتی

با من آواره یکجا یافتی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا