🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

بخش ۸۴ – بیان آنک در هر نفسی فتنهٔ مسجد ضرار هست

(ثبت: 202592)

چون پدید آمد که آن مسجد نبود

خانهٔ حیلت بد و دام جهود

پس نبی فرمود کان را بر کنند

مطرحهٔ خاشاک و خاکستر کنند

صاحب مسجد چو مسجد قلب بود

دانه‌ها بر دام ریزی نیست جود

گوشت اندر شست تو ماهی‌رباست

آنچنان لقمه نی بخشش نه سخاست

مسجد اهل قبا کان بد جماد

آنچ کفو او نبد راهش نداد

در جمادات این چنین حیفی نرفت

زد در آن ناکفو امیر داد نفت

پس حقایق را که اصل اصلهاست

دان که آنجا فرقها و فصلهاست

نه حیاتش چون حیات او بود

نه مماتش چون ممات او بود

گور او هرگز چو گور او مدان

خود چه گویم حال فرق آن جهان

بر محک زن کار خود ای مرد کار

تا نسازی مسجد اهل ضرار

بس در آن مسجدکنان تسخر زدی

چون نظر کردی تو خود زیشان بدی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا