🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۱۷ : هر دلی کز عشق تو آگاه نیست

(ثبت: 180313)

هر دلی کز عشق تو آگاه نیست

گو برو کو مرد این درگاه نیست

هر که را خوش نیست با اندوه تو

جان او از ذوق عشق آگاه نیست

ای دل ار مرد رهی مردانه باش

زانکه اندر عاشقی اکراه نیست

عاشقان چون حلقه بر در مانده‌اند

زانکه نزدیک تو کس را راه نیست

گرد بر گرد دلم از درد تو

خون گرفت و زهرهٔ یک آه نیست

بر سر آی از قعر چاه نفس از آنک

یوسف مصریت اندر چاه نیست

چند جویی آب و جاه ار عاشقی

عاشق اندر بند آب و جاه نیست

زاد راه مرد عاشق نیستی است

نیست شو در راه آن دلخواه نیست

در ده ای عطار تن در نیستی

زانکه آنجا مرد هستی شاه نیست

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا