🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
صفا یغمایی در سراب
سلام متشکرم دوست گرامی 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در سراب
درودوسپاس جناب جلالی عزیز ممنونم ازلطفتون. 🌺🌺🌺
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود جناب یغمایی عزیز گلستان در وجود شماست نه دستنوشته های به ظاهر شعر این
سلام عزیز عحیب حال مرا بیان کرده ای چه باید کرد روزگار بدی ست در پناه
سلام ودرود غیرت وشرافتت ستودنی ست در پناه خدا 🌱👏👏👏🖤👏👏👏🌱
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26650
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146822
بر گل رفتم از غالیه تر زدهای باز
گل را به خط نسخ قلم در زدهای باز
گل را ز رهی ساختهای از گره زلف
تا راه کدامین دل غمخور زدهای باز
بر گل زدهای حلقه و بر تنگ شکر قفل
امروز همه بر گل و شکر زدهای باز
آن ژاله صبح است و ا آب حیات است
یا آب گل ترکه به گل بر زدهای باز
گل را به چه دل خنده برآید ز خجالت؟
بس خنده که بر روی گل تر زدهای باز
هر سیم سر شکم که روان بود به سودا
بر سکه رویم همه با زر زدهای باز
بر ساغر ما سنگ جفا میزنی ای دوست!
با تو چه توان گفت که ساغر زدهای باز؟
همچون قلم اندر خطم از زلف تو زیراک
بیواسطهام همچو قلم سرزدهای باز
گفتی که به هم بر نزم کار تو، سلمان!
در هم زدهای زلف و به هم برزدهای باز
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود مانای عزیز سپاس از نقد و حسن نظرت البته من خودم رو شاعر نمی
سبزه نه گل نه صبح عطر آگینی لبریز سکوت تلخی و غمگینی زد ابر زمستان به سرت
مانا جان این را از صمیم دلم می گویم بابا طارق فدای فرزند
طارق خراسانی در تو بهارم شده ای
سپاس از مدیریت محترم که شعر ویرایش شده با بیت تقدیمی جناب معصومی را سریعا
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
بستن فرم