🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۵۵ : مست حسنی که ندارد خبر از آفاقش

(ثبت: 166885)

مست حسنی که ندارد خبر از آفاقش

چه خبر باشد از احوال دل عشاقش؟

گر چه یادم نکند، یار منش مشتاقم

یاد باد آنکه جهانیست چو من مشتاقش

کرد عهدی سر من کز سر کویش نرود

گر رود سر نروم من ز سر میثاقش

دفتر وصف رخش را نتواند پرداخت

گر ورق‌های گل و لاله شود اوراقش

عشق زهریست خوش ای دل که ندارد تریاق

درکش آن زهر هلاهل، مطلب تریاقش

با چنان روی لطافت ملکش نتوان گفت

جز به یک روی که باشد ملکی اخلاقش

خلق گویند که سلمان سخن عشق بپوش

چه بپوشم که شنیدنش همه آفاقش

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا