🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۶۷۱ : بر من نیستی یارا کجایی

(ثبت: 196944)

بر من نیستی یارا کجایی

به هر جایی که هستی جان فزایی

ز خشم من به هر ناکس بسازی

به رغم من به هر آتش درآیی

چو بینی مر مرا نادیده آری

چنین باشد وفا و آشنایی

عزیزی بودم خوارم ز عشقت

در این خواری نگر کبر خدایی

برای تو جدا گردم ز عالم

که تا ناید مرا بوی جدایی

سبک روحا گران کردی تو رو را

که یعنی قصد دارم بی‌وفایی

تو در دل جورها داری همی‌کن

که تا روز قیامت جان مایی

الا ای چرخ زاینده چنین ماه

نزایی و نزایی و نزایی

به کوه قاف شمس الدین تبریز

همایی و همایی و همایی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا