🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۷۸۰ : در شرابم چیز دیگر ریختی درریختی

(ثبت: 197159)

در شرابم چیز دیگر ریختی درریختی

باده تنها نیست این آمیختی آمیختی

بار دیگر توبه‌ها را سوختی درسوختی

بار دیگر فتنه را انگیختی انگیختی

چون بدیدم در سرم سودای تو سودای تو

آمدی در گردنم آویختی آویختی

طره‌های مشک را دربافتی دربافتی

تارهای صبر را بگسیختی بگسیختی

تو اگر منکر شدی گویم نشان گویم نشان

مشک بر شعر سیه می‌بیختی می‌بیختی

ای قدح رخسار من افروختی افروختی

وی غم آخر از دلم بگریختی بگریختی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا