🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۷۸ : رورو که دل از مهر تو بد عهد گسستیم

(ثبت: 167805)

رورو که دل از مهر تو بد عهد گسستیم

وز دام هوای تو بجستیم و برستیم

چونان که تو از صحبت ما سیر شدستی

ما نیز هم از صحبت تو سیر شدستیم

از تف دل و آتش عشقت برهیدیم

در سایهٔ دیوار صبوری بنشستیم

ور زان که تو دل بردی ما نیز ببردیم

ور زان که تو نگشادی ما نیز ببستیم

از عشوهٔ عشق تو بجستیم یکی دم

وز خار خمار تو همه ساله چو مستیم

شبهای فراق تو ندیدیم نهایت

از روز وصال تو مگر باد به دستیم

گر هیچ ظفر یابیم ای مایهٔ شادی

در خواب خیال تو بجز آن نپرستیم

چونان که تو ببریدی ما نیز بریدیم

چونان که تو بشکستی ما نیز شکستیم

زین بیش نخواهم که کنی یاد سنایی

با مات چکارست چنانیم که هستیم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا