🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۱۳ : سر مستی ما مردم هشیار ندانند

(ثبت: 180509)

سر مستی ما مردم هشیار ندانند

انکار کنان شیوهٔ این کار ندانند

در صومعه سجاده نشینان مجازی

سوز دل آلودهٔ خمار ندانند

آنان که بماندند پس پردهٔ پندار

احوال سراپردهٔ اسرار ندانند

یاران که شبی فرقت یاران نکشیدند

اندوه شبان من بی‌یار ندانند

بی یار چو گویم بودم روی به دیوار

تا مدعیان از پس دیوار ندانند

سوز جگر بلبل و دلتنگی غنچه

بر طرف چمن جز گل و گلزار ندانند

جمعی که بدین درد گرفتار نگشتند

درمان دل خستهٔ عطار ندانند

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا