🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۲۰ : غم بنیاد آب و گل چه خوری

(ثبت: 162882)

غم بنیاد آب و گل چه خوری

دم گردون مستحل چه خوری

افسر عقل بایدت بر سر

از سر آز خون دل چه خوری

روی صافیت باید آینه‌وار

همچون دندان شانه گل چه خوری

سایه پرورد شد دل تو چو گل

غم پروردهٔ چگل چه خوری

قطره‌ای خون نماند در رگ عمر

نشتر غمزهٔ قزل چه خوری

معتدل نیست آب و خاک تنت

انده قد معتدل چه خوری

جام جم خاص توست خاقانی

دردی دهر دل گسل چه خوری

دم نوشین عیسوی داری

زهر زراق مفتعل چه خوری

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا