🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
صفا یغمایی در سراب
سلام متشکرم دوست گرامی 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در سراب
درودوسپاس جناب جلالی عزیز ممنونم ازلطفتون. 🌺🌺🌺
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود جناب یغمایی عزیز گلستان در وجود شماست نه دستنوشته های به ظاهر شعر این
سلام عزیز عحیب حال مرا بیان کرده ای چه باید کرد روزگار بدی ست در پناه
سلام ودرود غیرت وشرافتت ستودنی ست در پناه خدا 🌱👏👏👏🖤👏👏👏🌱
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26650
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146822
باز میافکند آن زلف کمند افکن او
کار آشفته ما را همه در گردن او
مکش ای باد صبا دامن گل را که نهاد
کار خود بلبل سودا زده بر دامن او
آتش عارض او از دل ماهر دودی
که برآورد بر آمد همه پیرامن او
اینکه مویی شدهام در غم آن موی میان
کاج ( کاش ) مویی شدمی همچو میان بر تن او
چه کنم حال درون عرض که حال دل من
مینماید رخ چون آینه روشن او
آهن سرد چه کوبم؟ که دم آتشیم
نکند هیچ اثر در دل چون آهن او
باز بر هم زدهای زلف به هم برزدهای
که رباید دل مسکین من و مسکن او
رحم کن بر دل سلمان که به تنگ آمدهاند
مردم از شیوه چشم تو و از شیون او
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود مانای عزیز سپاس از نقد و حسن نظرت البته من خودم رو شاعر نمی
سبزه نه گل نه صبح عطر آگینی لبریز سکوت تلخی و غمگینی زد ابر زمستان به سرت
مانا جان این را از صمیم دلم می گویم بابا طارق فدای فرزند
طارق خراسانی در تو بهارم شده ای
سپاس از مدیریت محترم که شعر ویرایش شده با بیت تقدیمی جناب معصومی را سریعا
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
بستن فرم