🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۳۹ : آن لعل شکر خنده گر از هم بگشایی

(ثبت: 162901)

آن لعل شکر خنده گر از هم بگشایی

حقا که به یک خنده دو عالم بگشایی

ورچه نگشائی لب و در پوست بخندی

از رشتهٔ جانم گره غم بگشایی

مجروح توام شاید اگر زخم ببندی

رحمی کن ار حقهٔ مرهم بگشایی

کاری است فرو بسته، گشادن تو توانی

صد مشکل ازین‌گونه به یک‌دم بگشایی

اندیشه مکن سلسلهٔ چرخ نبرد

گر کار چو زنجیر من از هم بگشایی

گفتی چو فلک دست جفا برنگشایم

ایمن نشوم، گر تو توئی هم بگشایی

هان ای دل خاقانی از آه سحری کوش

کاین چنبر افلاک خم از خم بگشایی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا