🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۷۱۶ : دوش آمد زلف تاب داده

(ثبت: 180912)

دوش آمد زلف تاب داده

جان را ز دو لب شراب داده

صد تشنهٔ آتشین جگر را

از چشمهٔ خضر آب داده

زان روی که ماه سایهٔ اوست

صد نور به آفتاب داده

هر که از لب او سؤال کرده

صد دشنامش جواب داده

زان باده که جان خراب او بود

جامی به دل خراب داده

چون مست شده دل از شرابش

او را ز جگر کباب داده

عطار در آتش فراقش

تن در غم و اضطراب داده

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا