🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۷۲۷ : ای جهانی خلق حیران مانده

(ثبت: 180923)

ای جهانی خلق حیران مانده

تو به زیر پرده پنهان مانده

تو به عزت بر دو عالم تاخته

ما اسیر بند و زندان مانده

عشق تو طوفان و جان‌ها شبنمی

شبنمی در زیر طوفان مانده

تا شده عشق تو در جان معتکف

جان ز سودای تو بیجان مانده

عاشقان مستغرق تو صد هزار

در سواد این بیابان مانده

جان عاشق با وجود عشق تو

از وجود خود پشیمان مانده

همچو عطار آتشین‌دل خون‌فشان

در ره تو صد هزاران مانده

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا