🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۹۰ : عشق تو ز اختیار بیرون است

(ثبت: 180286)

عشق تو ز اختیار بیرون است

وصل تو ز انتظار بیرون است

چون با تو نهم قرار وصلت

چون کار تو از قرار بیرون است

مرغی که دراوفتد به دامت

هر لحظه ز صد هزار بیرون است

جان‌های عزیز را درین درد

سرگشتگی از شمار بیرون است

زان برد غم تو روزگارم

کز گردش روزگار بیرون است

آنجا که حساب کار عشق است

از پردهٔ پرده‌دار بیرون است

بیکار مباد هیچ‌کس لیک

کار تو ز وسع کار بیرون است

هرچ آن تو نهی به حیله برهم

جمله ز حساب یار بیرون است

ای دل ره یار گیر کین راه

از زحمت تخت و دار بیرون است

در عالم عشق کار عطار

از شیوهٔ فخر و عار بیرون است

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا