🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۹۳ : درد تو صدهزار جان ارزد

(ثبت: 159232)

درد تو صدهزار جان ارزد

گرد تو نور دیدگان ارزد

نه غمت را بها به جان بکنم

که برآنم که بیش از آن ارزد

گرچه بر من یزید عشق غمت

دل و عقل و تن و روان ارزد

هجر تو بر امید وصل خوشست

دزد مطبخ جزای خوان ارزد

از ظریفان به خاصه از چو تویی

قصد جانی هزار جان ارزد

درد از چاکرت دریغ مدار

سگ کوی تو استخوان ارزد

یاد کن بنده را به یاد کنی

دزد دشنام پاسبان ارزد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا