🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۹۷۵ : آتش افکند در جهان جمشید

(ثبت: 193596)

آتش افکند در جهان جمشید

از پس چار پرده چون خورشید

خنک او را که شد برهنه ز بود

وای آن را که جست سایه بید

دل سپیدست و عشق را رو سرخ

زان سپیدی که نیست سرخ و سپید

عشق ایمن ولایتیست چنانک

ترس را نیست اندر او امید

هر حیاتی که یک دمش عمرست

چون برآید ز عشق شد جاوید

یک عروسیست بر فلک که مپرس

ور بپرسی بپرس از ناهید

زین عروسی خبر نداشت کسی

آمدند انبیا به رسم نوید

شمس تبریز خسرو عهدست

خسروان را هله به جان بخرید

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا