🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل ۵۴۱ : مگر دگر سخن دشمنان نیوشیدی

(ثبت: 165400)

مگر دگر سخن دشمنان نیوشیدی

که روی چون قمر از دوستان بپوشیدی

من از جفای زمان بلبلا نخفتم دوش

تو را چه بود که تا صبح می‌خروشیدی

قضا به ناله مظلوم و لابه محروم

دگر نمی‌شود ای نفس بس که کوشیدی

کنون حلاوت پیوند را بدانی قدر

که شربت غم هجران تلخ نوشیدی

به مقتضای زمان اقتصار کن سعدی

که آن چه غایت جهد تو بود کوشیدی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا