🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مانای عزیز چه شعری ...شروع طوفانی داشت و در آخر با غمی بزرگ به
عادل دانشی در همراه با سکوتی آرام
درود بر شما استاد سپیدی زیبا و ایهام دار سرودید مانای عزیز نقد رو به خوبی
فرامرز عبداله پور در زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
سلام و درود استاد طارق عزیز خیلی ممنون وتشکر ازحضور همیشه سبزتان 🙏⚘🌹 زنده باشید به مهر
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147266
در دل کسی که راه هوا وهوس دهد
آیینه را به دست پریشان نفس دهد
تاوان عمر رفته ز گردون توان گرفت
گر آب رفته ریگ روان بازپس دهد
غافل ز حال گوشه نشینان کجا شود
آن کس که آب ودانه به مرغ قفس دهد
از غفلت است ریشه دواندن به مغز خاک
در گلشنی که غنچه صدای جرس دهد
ای غیر، عرض داغ به روشندلان مده
کاین قلب اگر به کور دهی باز پس دهد
از جسم نیست ذوق سفر جان خسته را
چون مرغ پر شکسته که تن در قفس دهد
صائب کشیده دار سگ نفس را عنان
این گرگ را برای چه عاقل مرس دهد
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم