🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مانای عزیز چه شعری ...شروع طوفانی داشت و در آخر با غمی بزرگ به
عادل دانشی در همراه با سکوتی آرام
درود بر شما استاد سپیدی زیبا و ایهام دار سرودید مانای عزیز نقد رو به خوبی
فرامرز عبداله پور در زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
سلام و درود استاد طارق عزیز خیلی ممنون وتشکر ازحضور همیشه سبزتان 🙏⚘🌹 زنده باشید به مهر
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147266
اگر چه در چمن روزگار خار و خسم
چو لاله داغ بود گل ز گرمی نفسم
درین ریاض من آن بلبلم که می آید
صدای خنده گل از شکستن قفسم
به جرم هرزه درایی مرا ز باغ مران
که آرمیده تر از بوی گل بود نفسم
چنان گزیده مرا آستین فشانی خلق
که التفات به شکر نمی کند مگسم
بغیر سایه مرا نیست زان شکار دگر
که من از طول امل سالهاست در مرسم
ز من عزیزتری نیست ملک خواری را
اگر چه در نظر اعتبار هیچ کسم
اگر چه رفته ام از تنگنای چرخ برون
همان ز تنگی جا تنگ می شود نفسم
دو اربعین بسر آمد ز زندگانی من
هنوز در خم گردون شراب نیمرسم
مکن از مردم بالغ نظر حساب مرا
که با سفیدی مو شیر خواره هوسم
روم به خواب چو افسانه از ترانه خویش
اگر چه باعث بیداری هزار کسم
ز حد خویش به مستی نمی روم بیرون
درین حظیره در بسته ایمن از عسسم
چه حاجت است به بند دگر مرا صائب
که من ز لاغری خود همیشه در قفسم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم