🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مانای عزیز چه شعری ...شروع طوفانی داشت و در آخر با غمی بزرگ به
عادل دانشی در همراه با سکوتی آرام
درود بر شما استاد سپیدی زیبا و ایهام دار سرودید مانای عزیز نقد رو به خوبی
فرامرز عبداله پور در زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
سلام و درود استاد طارق عزیز خیلی ممنون وتشکر ازحضور همیشه سبزتان 🙏⚘🌹 زنده باشید به مهر
درود بر مهرداد عزیز ... بسیار زیبا و دلنشین سرودهاید... دستمریزاد 👏👏👏🌺🌺🌺
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147265
کی به سنگ از مغز مجنون می رود سودا برون؟
چون برد انجم سیاهی از دل شبها برون؟
خاک نرگس زار خواهد گشتن از چشم سفید
گر ز خلوت این چنین آیی به استغنا برون
از پر و بال سمندر نیست رنگی شعله را
چون ترا از پرده شرم آورد صهبا برون؟
از دل من برنیارد خارخار عشق را
خون اگر آید ز چشم سوزن عیسی برون
جان سختی دیدگان مشکل که بازآید به تن
برنمی گردد شراری کآید از خارا برون
از بصیرت می توان شد از زمین بر آسمان
سر ز جیب عیسی آرد سوزن بینا برون
آه کز دلبستگی ها آدم کوتاه بین
می رود با مرکب چوبین ازین دنیا برون
هفته عمرش چو گل در شادمانی بگذرد
از دل هر کس رود صائب غم عقبی برون
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم