🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مانای عزیز چه شعری ...شروع طوفانی داشت و در آخر با غمی بزرگ به
عادل دانشی در همراه با سکوتی آرام
درود بر شما استاد سپیدی زیبا و ایهام دار سرودید مانای عزیز نقد رو به خوبی
فرامرز عبداله پور در زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
سلام و درود استاد طارق عزیز خیلی ممنون وتشکر ازحضور همیشه سبزتان 🙏⚘🌹 زنده باشید به مهر
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147266
قسمت آیینه محرومی است از دیدار تو
عکس ممکن نیست دل بردارد از رخسار تو
آب را کز بی قراری نعل در آتش بود
خشک چون آیینه سازد حیرت گلزار تو
خنده گل چون شکست شیشه اش در دل خلد
گوش هر کس آشنا گشته است با گفتار تو
آب در گوهر نبندد زنگ از استادگی
پسته ای چون گشت از خط لعل گوهربار تو؟
از صف مژگان خوش چشمان بود گیرنده تر
دامن نظاره را خار سر دیوار تو
هست گیراتر ز خون بی گناهان چهره ات
چون تماشایی نظر بردارد از رخسار تو؟
دست می شوید ز آب روح بخش زندگی
هر که را دل زنده گردد صائب از افکار تو
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم