🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مانای عزیز چه شعری ...شروع طوفانی داشت و در آخر با غمی بزرگ به
عادل دانشی در همراه با سکوتی آرام
درود بر شما استاد سپیدی زیبا و ایهام دار سرودید مانای عزیز نقد رو به خوبی
فرامرز عبداله پور در زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
سلام و درود استاد طارق عزیز خیلی ممنون وتشکر ازحضور همیشه سبزتان 🙏⚘🌹 زنده باشید به مهر
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147266
تر زبانی معدن زنگار می سازد مرا
خامشی آیینه اسرار می سازد مرا
آفتاب غیب، فرش خانه بی روزن است
چشم بستن مطلع انوار می سازد مرا
در میان مستی و هشیاری من پرده ای است
نعره مستانه ای هشیار می سازد مرا
سایه سروی که من در پای او آسوده ام
از شکر خواب عدم بیدار می سازد مرا
می تواند چشم بیماری مسیح من شدن
فتنه خوابیده ای بیدار می سازد مرا
کف چه حد دارد نقاب شورش دریا شود؟
مستی سرشار، بی دستار می سازد مرا
آفتاب گرمرویی دشمن جان من است
نخل مومم، سردی بازار می سازد مرا
تنگ می سازد بیابان را به رهرو کفش تنگ
تنگدستی از جهان بیزار می سازد مرا
عز آزادی به ذل بندگی نتوان فروخت
بخل بیش از جود منت دار می سازد مرا
هیچ سوهان راهرو را چون ره باریک نیست
فکر آن موی میان هموار می سازد مرا
گر چه چون سیل از غبار ره گران گردیده ام
جذبه دریا سبک رفتار می سازد مرا
این جواب آن غزل صائب، که می گوید اسیر
خواب چون گردد گران، بیدار می سازد مرا
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم