🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مجدد سپاس از شما و بزرگواریتان باز هم عذر میخوام. ممنون از اشعار زیبایتان🙏🙏🙏🌹🌹🌹
درود .زیبا سرودید .عذر خواهم .جسارتا .در مصرع دوم بیت دوم سهوالقلمی هست .نرسیدن بوده.
درود .بسیار زیبا و خیال انگیز .👏👏
صدیقه پناهنده در هنوز وقتش نیست
درود .زیبا سرودید 👏👏👏
درود .سپاسگزارم .سهو القلم بوده .حتما اصلاح میشود .سپاس از وقتی که گذاشتید .
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147245
گذشت عمر ازین خاکدان برآ ای دل
چه همچو سنگ نشان مانده ای به جا ای دل
جدا ز جسم چو بی اختیار خواهی شد
به اختیار نگردی چرا جدا ای دل
به باد داد هوا صد هزار سرچو حباب
چه می زنی به گره هر نفس هوا ای دل
شود چو پرده بیگانگی حجاب ترا
به هر چه غیر خدا گردی آشنا ای دل
جمال شاهد مقصود چشم برراه است
چرا نمی دهی آیینه را جلا ای دل
برون نرفته ز خود پشت رابه دنیا کن
مباد حشر شوی روی بر قفا ای دل
شود به صبر دوا دردهای بی درمان
چه درد خود کنی آلوده دوا ای دل
ز پوست غنچه برآمد ز سنگ لاله دمید
تو نیزاز ته دیوار تن برآ ای دل
به هر که بود درین عالم آشنا گشتی
چرا به خویش نمی گردی آشنا ای دل
اگر نه از تو دلارام برده است آرام
چرا قرار نگیری به هیچ جا ای دل
نه برق در تو نه باد جهان نورد رسد
به این شتاب کجا می روی کجا ای دل
به خون خویش اگر تشنه نیستی چون شیر
زنی برای چه سر پنجه با قضا ای دل
ترا چو آه سحر گاه گرهگشایی هست
به کار خویش فرو مانده ای چرا ای دل
غریق را نتواند غریق دست گرفت
چه می بری به کسی هردم التجا ای دل
درین سفر که زریگ روان خطر بیش است
مشو ز صائب بی دست وپا جدا ای دل
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
در لبخند…
همواره درخت دانش مانا پربار است👏👏
درود بی کران... جناب خراسانی گران ارج😍🌱
بستن فرم