🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 آیات پس و پیش

(ثبت: 265206) آبان 10, 1402 
آیات پس و پیش

 

البته شاید چون شاعرم،
گاهی دچار وارونگی می شوم.
مثلا تو فکر کن : همین مسیح ساده لوح،
یک شب نشست وُ صلیبش را به چارمیخ کشید !
یا آتش از هزارتوی خلیل گذشت وُ
زمین به اوراد اولاد بنی بهانه مبتلا شد.
اصلا بحث این چیزها نیست.
من که دلم خوش بود
زنی را در خواب زندگی کرده ام
که گیس بلوندش،
بستر رویای خورشید بود وُ
موج هفت دریای دیوانه از چشمانش می گذشت…
دلم خوش بود که اگر نانم نیست
باری نامم هست
که پا به رکاب کهکشان می زند !
من پیامبری بودم
که هنوز مزه ی معجزتم
کام ماهیان مدیترانه را تازه می کند.

دلم خوش بود،
زنی هرشب
تا بر متکای مزامیر مانا سر نگذارد،
به خواب هیچ خیزرانی نخواهد رفت ….

آه ولم کنید
انگار پسینِ پیراهن این نوجوان کنعانی را
ناخن مادر من دریده است.
مگر مرا از کدام کلمه آفریدند
که هنوز
از عبور باد و گریه ی ابر شاعرم ؟
حالا هم این آیات پس و پیش ،
هیچ قوم منکری را مومن نمی کند.
من که لایق نبودم
شبی بر دیبای دامنش،
سرود خواب سر دهم :
این ناقه ی ناقلا را فردا پی کنید ….

 

۹ خرداد ۹۹
شیراز

 

 

 

نقدها
  1. مهرداد مانا

    آبان 14, 1402

    سلام به دوستان
    آیات پس و پیش نام شعری ست از دفتر دوازدهم مانا ( دفتر دیوانگی ) که به شکلی دچار وارونگی در تفسیر و تبیین داده های تاریخی و مذهبی می داند . اینکه مسیح ، صلیبش را اعدام کند و ابراهیم در آتش می سوزد تا اولاد بنی اسراییل شکل نگیرند . اما این هنجارشکنی را کاری شاعرانه می داند که از عهده ی مردم عادی برنمی آید . و بعد از آن دلتنگی های شاعر برای زنش که حتا با وجود این آیات پس و پیش هم از او خبری نیست . و ادامه ی کار …. داستان دکلمه ی آن نیز از این قرار بود که مدت چندسالی از دوستم مجید قلیچ خانی خبر نداشتم . تا اینکه یک روز دوست دیگری ( مهدیه میرزایی ) از او خبر داد و بهش زنگ زدم . و هر دو به سرمان زد ، سری به مزار نیما یوشیج بزنیم . آنجا بود که مجید گفت بیا یکی از شعرهاتو دکلمه کنیم . او دکلمه کرد و من هم با آوازی که احتمالا روی مخ شنوندگان است ، همراهی کردم … یادش به خیر

نظرها 10 
  1. رسول علی محمدی

    آبان 10, 1402

    سلام بر شیخ مزامیر
    مگر مرا از کدام کلمه آفریدند
    که هنوز
    از عبور باد و گریه ی ابر شاعرم

    و مارا از کلمه درد آفریدند تا همیشه بدهکار تمام دریا ها باشیم و شرمسار نگاه هایی که هر شب مژه درخون می‌زنند و سر بر بالین غم‌می‌گذارند

    من‌ مومن به رسالت خویشم و دلبسته به اعجاز فریادها ….
    ماناباشی و توانا❤🙏

    • مهرداد مانا

      آبان 14, 1402

      سپاسگزارم رسول جان
      نسل ما معنای کامل ” اسفل السافلین ” شد . خدا کند آیندگان چنین نباشند

  2. علی معصومی

    آبان 10, 1402

    سلام بر مانا
    شعر خوبیست
    دکلمه دکلمه اش نیز
    ♡♡♡

    • مهرداد مانا

      آبان 14, 1402

      سلام استاد عزیز
      دکلمه ی این شعر در نزدیکی مزار نیما یوشیج انجام شده . توسط مجید قلیچ خانی عزیز .

  3. معین حجت

    آبان 10, 1402

    درود مهرداد عزیز …
    دستمریزاد، عالی👏👏👏💐💐💐

  4. برهان جاوید

    آبان 10, 1402

    درود بر مانای گرامی
    مثل همیشه سرشار از نکته و راز
    وارونگی سالهای درازی ست که در دنیای ما شکل گرفته
    دستمریزاد نازنین
    موفق و پیروز باشید
    🌺🌺🌺👏👏👏❤️❤️❤️🌺🌺🌺

    • مهرداد مانا

      آبان 14, 1402

      سپاس از حضورت برهان جان
      در حال تمرین های آخریم برای رفتن ..

  5. مهدی سیدحسینی

    آبان 12, 1402

    درود بر شما
    صبحتون بخیر و شادی
    قلمتان نویسا 🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا