طارق خراسانی
فروردین 21, 1395

سلام و درود بر حضرت پژوهنده ی عزیز

فخر وبسایت شعر پاک

به وجودتان افتخار می کنم

مانند همیشه سروده ی زیبایی ست.

در پناه خدا شاد زی……………………………………………………………………..

پاسخ
- محمدحسین پژوهنده
  فروردین 21, 1395
  
  ممنونم استاد، من نیز به دوستی بزرگمردی چون حضرت عالی مفتخرم.
  
  سال نو را در آغازین روزهای بهار بشما و خانواده معزز تبریک میگویم.
  
  پاسخ
مينا امينی
فروردین 21, 1395

استاد مهربان

درود

زیباست

ماناباشید و موفق

پاسخ
- محمدحسین پژوهنده
  فروردین 21, 1395
  
  زنده باشید و همواره شادمان، ممنونم، سال نو را بشما نیز تریک میگویم.
  
  پاسخ
سوگند صفا
فروردین 21, 1395

سلام و عرض ادب استاد بزرگوار…

خوشحالم که بازم میتونم در محضرتون یاد بگیرم.

و این خوشحالی با خوندن شعرتون و حضورتون دو‌چندان میشه

سایه تون مستدام

یاحق

پاسخ
- محمدحسین پژوهنده
  فروردین 21, 1395
  
  به صفای مهرتان سوگند که گر نبود این همه گرفتاری ناشی از حس مسؤوليت، از زمره مریدان مقیم در این کوی معرفت بودم. ممنونم از ابراز این همه مهر، برقرار باشید.
  
  پاسخ
اله یار خادمیان
فروردین 21, 1395

سلام و درود موفق و موید باشی جناب پژ وهنده ی عزیز تا همیشه پژو هنده باشی

پاسخ
- محمدحسین پژوهنده
  فروردین 21, 1395
  
  ممنونم استاد و مفتخر بداشتن دوستانی از بزرگانی همچون جناب خادمیان عزیز. پایدار باشید.
  
  پاسخ
نگار حسن زاده
فروردین 23, 1395

سلام و عرض ادب و احترام پدر بزرگوارم

حالتون خوبه ان شاالله؟

پدرم شرمنده ام که با تاخیر سال نو رو خدمتتون تبریک عرض می کنم.

امیدوارم در جوار خانواده محترم سال بسیار خوب و خاطره انگیزی رو سپری کنید

خوشحالم که حضور ارزشمندتون رو در سایت داریم

شعر بسیار زیبایی بود

درود بر شما و قلم توانمندتون

سلامت و سعادتمند باشید

پاسخ
- محمدحسین پژوهنده
  فروردین 23, 1395
  
  متشکرم دخترم لطف فرمودی، البته این از منظر خوشبینانه شماست که با دیده تحسین به دلنوشته من مینگری، صمیمانه سپاسگزارم.
  
  پاسخ

بستن فرم

سلام و درود

بسیار زیباست

سپاس از حضورتان

لذت بردم

شادکام باشید

در پناه خدا

این یک نقد است

ثبت نام در شعرپاک

شراب چشم قشنگت خمار خانه ی من
تمام سهم منی از جهان: سرانه ی من

به بوی موی تو جان می دهم نسیم بهشت
همیشه مقصد من بوده ای: کرانه ی من

که گفت؟ جان مرا آتشی زده ست رقیب
که شعله می کشد از جان و تن زبانه ی من

شریک دزد شدی با رفیق قافله ها
به خال می‌خورد این تیرتان کمانه ی من

پری بکش به هوایم، بیا خراب نکن!
قفس به عشق تو بوده ست آشیانه ی من

شبیه حسرت فرهاد و تیشه ی کُندش
صدای کوه گرفته ست با ترانه ی من

صدای پای تو پیچید و بوی یار آمد
شنیده ام که دلت شد شبی روانه ی من

« معصومه بیرانوند »