🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شامی دگر گذشت
نیامد ، غمم فزود
اشکم ز دیده ریخت
گر آید دگر چه سود
بس تازیانه زد
باد چهره ی مرا
جانی نمانده است
در این چهره ی کبود
سر می کشد سحر
از پشت پنجره
جان می دهم چو شمع
بی اشک و آه و دود
در کوچه باغ یاد
همی پرسه می زدم
با خاطرات خوش
که در ذهن مانده بود
با وعده های وصل
پشت حصار باغ
زیر درخت بید
یا در کنار رود
یادش بخیر باد
آن لحظه های شاد
بودیم کنار هم
جر ما کسی نبود
محمد رضا شرعی
شبگرد
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
فروردین 23, 1402
درود
شهادت مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام تسلیت باد🖤
پاسخ
فروردین 27, 1402
استاد ارجمندم
ادیب فرهیخته
سپاس از بذل محبت شما
مهرتان ماندگار
پاسخ
فروردین 23, 1402
یادش بخیر باد
آن لحظه های شاد
بودیم کنار هم
جر ما کسی نبود
درودها برشما جناب شبگرد عزیز
قلمتون مانا 🍃🌺🍃💚💚
پاسخ
فروردین 27, 1402
ماه بانوی سرزمینم
شاعر گرانقدر
سپاس از بذل محبت شما
مهرتان ماندگار
پاسخ
فروردین 23, 1402
درود
اشکم ز دیده ریخت
گر آید دگر چه سود؟!
نفست گرم و ارادت همچنان باقیست
پاسخ
فروردین 27, 1402
دوست نازنین
شاعر ارجمند
خوشحالم که مورد پسند طبع ظریف پسندتان واقع شده .
سپاس از بذل محبت شما
مهرتان ماندگار
پاسخ
فروردین 25, 1402
.
شکوفهها هر بهار
به درخت بازمیگردند
گلهای آبی کوچک
به باغچه
پروانه
در رنگهای گل
زیباییاش را
کشف میکند
و خوشهها
در لطافت نامرئی هوا
شراب را
اگر درختی بودم
باغچهای
یا لطافت نامرئی هوا
شاید تو نیز بازمیگشتی
در یک بهار
در یک بهار
صدیق.
.
پاسخ
فروردین 27, 1402
بسیار عالی بود
حس خوبی داشتم
از بذل محبت شما سپاسگزارم
سپاس
پاسخ
فروردین 25, 1402
یادش بخیر باد
آن لحظه های شاد
بودیم کنار هم
جر ما کسی نبود
درود و سپاس بزرگوار
دستمریزاد عزیز واقعا یادش بخیر باد
🙏🙏🙏❤️❤️❤️❤️🙏🙏🙏
پاسخ
فروردین 27, 1402
استاد ارجمندم
ادیب فرهیخته
خدا را شاکرم که این قطعه مورد پسند طبع ظریف پسندتان واقع شده .
از بذل محبت های بی حد و نهایت شما سپاسگزارم
سپاس
پاسخ
بستن فرم