طلعت خیاط پیشه
شهریور 27, 1401

بسیار زیباست لذت بردم
شادکام باشید
🌺🌺🌺🙏💐🌿

پاسخ
- محمدرضا ذکاوتمند
  شهریور 27, 1401
  
  درودها بر شما بانو
  همواره سلامت باشید و دل شاد💐💐💐💐
  
  پاسخ
فریبا نوری
شهریور 27, 1401

اسکندر دورانی و دارای جهان دار
گر حاکم با تجربه بر نفس شریری
درودها
بسیار زیبا
روز شعر و ادب فارسی بر شما مبارک
🌷🌷🌷

پاسخ
- محمدرضا ذکاوتمند
  شهریور 27, 1401
  
  درود برشما بانو
  روز شعر و ادب فارسی بر شما بانوی محترمه نیز مبارک باشد
  همیشه شاد باشید و سلامت💐💐💐
  
  پاسخ
- محمد کریم زاده نیستانک
  شهریور 28, 1401
  
  پاسخ
عظیمه ایرانپور
شهریور 27, 1401

درود بر شما
زیباست
فقط به نظرم دو مصرع این بیت از نظر مفهوم هماهنگ نیست
امروز کن اندیشه فردا که نیرزد
یک حُزن جوانی به دوصد شادی پیری

و مصرع اول این بیت هم از وزن خارج شده
امروز کن اندیشه فردا که نیرزد
یک حُزن جوانی به دوصد شادی پیری
🌸🌸

پاسخ
- محمدرضا ذکاوتمند
  شهریور 27, 1401
  
  درود بر شما بانو
  و سپاس از نظر شما
  همیشه سلامت باشید و شاد💐💐💐🌺
  روز شعر و ادب پارسی بر شما مبارک
  
  پاسخ
- محمد کریم زاده نیستانک
  شهریور 28, 1401
  
  درود گرامی شاعر
  
  امروز کن اندیشه ی فردا که نیرزد
  یک حُزن جوانی به دوصد شادیِ پیری
  
  بنده نیز با خوانش اولم لغزش وزن دیدم
  ولی
  اندیشه و شادی را به هجایی پرمایه گرفتم
  🌷
  
  با پوزش از صاخب صفحه
  
  پاسخ
  - عظیمه ایرانپور
    مهر 3, 1401
    
    عذرخواهی میکنم از شما و صاحب صفحه و دوستان همراه منظورم از ایراد وزن این مصرع بود که به اشتباه کپی کردم
    
    ذکاوت همه دیباچه دیوان قضائی
    
    پاسخ
    - محمد کریم زاده نیستانک
      مهر 13, 1401
      
      درود عظیمه بانو
      
      بله یک هجا اول بیت کسری موضوع است
      و البته این یک پیشنهاد است
      
      دیباچه ی دیوان قضائی ست ذکاوت
      
      موفق باشید🙏
      
      پاسخ
- محمد کریم زاده نیستانک
  شهریور 28, 1401
  
  درود
  
  و
  زیبا سروده ای خواندم
  
  پایدار باشید🌷🌷🌷
  
  پاسخ

بستن فرم

سلام و درود

بسیار زیباست

سپاس از حضورتان

لذت بردم

شادکام باشید

در پناه خدا

این یک نقد است

ناحیه کاربری

ثبت نام در شعرپاک

کتابخانه

صور خیال در شعر فارسی

بیان و معانی

هنر مقدس

مکتب های ادبی

مشاهده تمام کتاب‌ها

سخن دل

ای شعر من پیِ سخن حق ،قلم بزن
بر هر چه ظلم ،یکسره خطّ عدم بزن

راهی که منتهی به شب سرد می‌شود
آن را نرو به راه حقیقت قدم بزن

دیدی تو دردِخانه به دوشی و گور خواب
آتش به کاخ حرمله‌ی این ستم بزن

در بوم زندگی چو قلم بر گرفته‌ای
تصویرها از این همه ظلمت رقم بزن

دارد رسالتی که قلم دوش می‌کشد
با واژه‌هات لرزه بر آنان چو بم بزن

دیگر بس است از خط و خالش سروده‌ای
حرفی از آن غریقِ به دریای غم بزن

سهراب قایقی که تو گفتی کجاست هان!
من را ببر مسافر دیگر ، بلم ! بزن

« صدیقه پناهنده »

تازه ترین نقدها