🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
داغی به سینه دارم چون خاک لالهزاران
از آتشی که افروخت، قوم سیاهکاران
جز اشک چون نمانده از خیل غمگساران
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هر کس بلای جانان در جان کشیده باشد
در موسم بنفشه، اندوه چیده باشد
یا روی ارغوان را از دور دیده باشد
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد
داند که سخت باشد قطع امیدواران
رفت از سرش دوباره هوش ربابِ چشمم
بدتر ز نرگسان شد حال خراب چشمم
همهجرتان مپرسید از التهاب چشمم
با ساروان بگویید احوال آب چشمم
تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
من ماندم و دل خون در احتجاب حسرت
صفبستۀ کمندی در پیچ و تاب حسرت
چون غنچههای پرپر در انقلاب حسرت
بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت
گریان چو در قیامت چشم گناهکاران
بر جای می به جامم تیغ فراقت آمد
یک آسمان چو پنبه در احتراقت آمد
مهر و مه و ستاره در اشتیاقت آمد
ای صبح شبنشینان جانم به طاقت آمد
از بس که دیر ماندی چون شام روزهداران
ای کاش مینشستی یک لحظه جای عشقت
چون در دلم ندارم چیزی سوای عشقت
از ابتدا بگویم، بیانتهای عشقت
چندین که برشمردم از ماجرای عشقت
اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران
از گفتن هزاران،یک نیست جمعِ حاصل
جز آتش درونم شمعش کجاست محفل؟
باری که ساروان بست پندست جای محمل:
سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل
بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران
مستوری مرا نیست فرجام و حدّ و غایت
عشق است و ره ندارد بر شِکوه و شکایت
تا هست داغ لاله، موقوف این هدایت
چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت
باقی نمیتوان گفت الا به غمگساران
1402.01.26
پ ن:
* برای روز اول اردیبهشت، روز بزرگداشت «سعدی»
* انتخاب غزل برای تضمین: به صورت تصادفی.
* دوستان در صورت تمایل جهت همراهی در این بزرگداشت، تا اول اردیبهشت ، اولین بیتی که از سعدی به ذهنشان رسید در بخش نظرها بنویسند.
با درود بیکران
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (14):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (29):
فروردین 31, 1402
با درود بیکران
از همه ی میهمانان عزیز این صفحه که با آوردن بیت یا ابیاتی از سعدی در آستانه ی روز بزرگداشت ایشان مرا همراهی و یاری کردند بی نهایت سپاسگزارم
در میان نخبگان ادب کلاسیک پس از فردوسی که وجود زبان فارسی وامدار اوست, به زعم نگارنده ی این سطور، سهم سعدی هم در ساختن بنای محکم سخن پردازی و هم در افکندن چراغ بر جامعه ی همزمان پیرامون خودش و نیز جوامع آینده تا همین امروز (و بی گمان فردا), و روشنگری در همه ی طبقات اجتماعی از حاکمان گرفته تا مردمان عادی بسیار سنگین تر و مسئولانه تر و محسوس تر و ملموس تر بوده است.
در بنای سخن هنوز که هنوز است از مظاهر زیبایی شناختی سخن سعدی چه منظوم و چه منثور، و چه تلفیق نثر با یک یا چند نوع نظم بسیار می توان آموخت.
در انواع ادبیات عاشقانه هنوز که هنوز است چیره دست تر از سعدی نداریم
در ادبیات غنایی، تعلیمی و اجتماعی و عرفانی اشعار سعدی همچنان پر از بارقه ی نبوغ و خلاقیتی است که همین امروز نیز چون ادبیات عاشقانه اش به روز است
و من نمی دانم چرا در بزنگاه انتخاب روز شعر و ادب فارسی در کشور, روز بزرگداشت سعدی به این منظور انتخاب نشده است
امیدوارم که جامعه ادبی امروز مخصوصا ما شاعران این انجمن وزین دین خود را به پیشینه ی ادبی و انسانی برساخته توسط این شاعر بزرگ ادا کنیم و در ترویج مهر و شعر و انسانیت و روشنگری در زمانه خود بکوشیم.
پاسخ
فروردین 27, 1402
سلام و درود
عجب مخمس زیبایی
آفرین
تا به امروز چنین مخمس استخوان دار زیبایی را نخوانده بودم
خودتان می دانید بیش از چهل مخمس سروده ام یک کدام آنان به پای این مخمس نمی رسند.
عالی ست
و اما شعری از حضرت سعدی
جان گرامی مادر عزیزتان در جوار حضرت حق شاد باد.
هرگز نشنیدهام که بادی
بوی گلی از تو خوشتر آورد
کس مثل تو خوبروی فرزند
نشنید که هیچ مادر آورد
در پناه خدا 🌱🌹🌹👌👌👌👌👌👌🌹🌹🌱
پاسخ
فروردین 27, 1402
درود و سپاس فراوان استاد خراسانی عزیز
هم از همراهی و دریافت نظر گرامیتان که با مهر نسبت به این اثر و فروتنی نسبت به آثار ارزشمند خودتان همراه است
و هم از دعای خیرتان برای مادرم برایم باور کردنی نبود که این قدر خوب حس و حال شاعر را موقع سرودن شعر دریافت کردید …
زنده باشید و پاینده به مهر
درودهای بیکران
پاسخ
فروردین 27, 1402
سلام و درودهاخانم نوری عزیز
زیبا بود و قابل تحسین
ممنون از حسن نظر و یاد آوری روز نکوداشت سعدی🙏🌹
سعدی رضای دوست طلب کن نه حظ خویش.
عبد آن کند که رای خداوندگار اوست.🙏
سایه پرمهرتون مستدام
پاسخ
فروردین 27, 1402
درود جناب علی محمدی گرانقدر
سپاس بسیار از مهر حضور و همراهی زیبایتان
پاسخ
فروردین 27, 1402
درود و احترام استادبانوی ارجمند ادبیات و اندیشه بسیارعالی و تحسین برانگیزسروده اید. شاهکاری از استاد سخن وغزل فارسی. این روزها که آغار سال فصل کاری جماعت کارگر هم هست من هم بیش و کم در طبقه ی زحمت کشان می کوشم در اتوبوس بین شهری هستم متاسفانه فرصت اندک است اما با توجه به پبشنهادتان مبنی بر نگارش اولین بیتی که از سعدی به ذهن می رسددرست نبود اگر برمی گشتم و دوباره می نوشتم بله سخن سعدی چندان رنگارنگ است که ظرفیت تست روانشناسی دارد راستش ابیات بسیاری به ذهنم هجوم اورد و صف زد. زمزمه شعر سعدی افتخار است از میان ابیات گرانسنگ جنابش در غزلیات بیشتر گشت می زنم هرچند دو رقیب بی نظیر دارد مولانا و حافظ، گویی که تمرکز استادان صاحبنظر از دیرباز بر خوانش گلستان بوده است چه سعدی شیرازی درنثر کهن با فاصله ا ی بسیار بزرگ ترین نویسنده تاریخ ادبیات ایران و شکسپیر دوران است پیش از اشتراک ابیاتی که بیشتر روی زبان دارم نکته ای از دکتر کاووس حسن لی بگویم مطلبش بلند است در مقایسه سه قله ی بی نظیر غزل ایران حافظ، سعدی، مولانا، مثلث متساوی الاضلاع، به تعبیر حقیر نگارنده. اما فرازی از نگارش دکترکاووس حسن لی سعدی پژوه“در پرانتز(… مولانا چنان در اوج پرواز است آسمانی که گاهی از دسترس خارج می شود، حافظ چندان با شخصیت است که در محضرش به احترامش بایددست ادب به سینه ایستاد، سعدی مستقیم و زمینی سمت هدف حرکت می کند)”یادم باشد لینک این مطلب را در کامنت بعدی بفرستم این هم بیتی از غزل سعدی
:میان شهر ندیدی؟ که چون دویدمت از پی
زهی خجالت مردم، چرا به سر ندویدم.
ارادت وسپاس
پاسخ
فروردین 27, 1402
درود و سپاس فراوان جناب یزدانی گرانقدر
خسته نباشید و خدا قوت
سپاس از این که به رغم مشغله فراوان همراهی فرمودید هم به بیتی زیبا از سعدی هم به بحثی زیبا در مورد جایگاه سعدی در تاریخ ادبیات ایران
با درود بیکران
پاسخ
فروردین 27, 1402
درودهای فراوان
مهربانوی ارجمند
خانم دکتر نوری گرامی
♡♡♡
بسیار زیبا و جانانه تضمین شده
و با قدرت قلم تاخته اید
عالی
♤♤♤
خرما نتوان خورد به این نخل که کشتیم
دیبا نتوان بافت بدین پشم که رشتیم
♧♧♧
مهرتان تابان
و روزگارتان بهاری
پاسخ
فروردین 27, 1402
درودها استاد معصومی عزیز
سپاس فراوان از لطف حضور و دریافت نظر ارجمند و نیز سپاسی دیگر بابت همراهیتان در این بزرگداشت
با درود بیکران
پاسخ
فروردین 27, 1402
درود بانو
بسیار قوی و استخوان دار تضمین شده
👏👏👏👏👏🌺🌺🌺
قلمتان نویسا
پاسخ
فروردین 27, 1402
درود و سپاس از لطف حضور ت پروانه آجرلوی عزیز
🌷🌷🌷
پاسخ
فروردین 27, 1402
گر برود جان ما
در طلب وصل دوست
حیف نباشد که دوست
دوست تر از جان ماست
پاسخ
فروردین 27, 1402
درود و سپاس از همراهیت فاضله هاشمی عزیز
🌷🌷🌷
پاسخ
فروردین 27, 1402
با سلام مجدد
این اثر نفیس اگر “توأمان با اشک سروده نمیشد” محال بود تا این حد زیبا شود.
پاسخ
فروردین 27, 1402
ببخشید نت رفت پیام بدون نام آمد.
پاسخ
فروردین 27, 1402
درود و سپاسی دیگر از مهر حضور دوباره تان استاد خراسانی عزیز
بله من هم همین طور فکر می کنم
.🙏🍃🙏
پاسخ
فروردین 27, 1402
به به …
دست مریزاد بانو …
بسیار دلنشین سروده اید …
درود بر شما 👏👏👏
پاسخ
فروردین 27, 1402
درود و سپاس از مهر حضورتان 🌷🙏🌷
پاسخ
فروردین 28, 1402
سلام
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم
دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
شوق است در جدایی و جور است در نظر
هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم
روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست
بازآ که روی در قدمانت بگستریم
ما را سری ست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من
از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم
ما با توئیم و با تو نهایم اینت بوالعجب
در حلقهایم با تو و چون حلقه بر دریم
نه بوی مهر میشنویم از تو ای عجب
نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟
ما خود نمیرویم دوان در قفای کس
آن میبرد که ما به کمند وی اندریم
سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند
چندان فتادهاند که ما صید لاغریم
عالیجناب سعدی
پاسخ
فروردین 28, 1402
مخصوصاً این نغز شعر در همجواری صدای ملکوتی استاد شجریان بی نظیرست!
پاسخ
فروردین 28, 1402
درودها و سپاس فراوان از مهر و همراهیتان جناب دکتر لاهیجی گرانقدر
بله همین طور است
شعر سعدی که در این سرزمین همیشه زنده است
صدای ملکوتی استاد شجریان نیز بی گمان تا نسل ها در قلب مردمانش خواهد بود
با درود بیکران
پاسخ
فروردین 28, 1402
درود
بسیار ارزشمند و خواندنی و منسجم
داغی به سینه دارم چون خاک لالهزاران
از آتشی که افروخت، قوم سیاهکاران
جز اشک چون نمانده از خیل غمگساران
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
این تضمین چه خوش نشسته و چه مفهوم والایی
دستمریزد
و هیچ وقت نمی شود این شاهکار سعدی را خواند و کیفور نشد
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
❤️🌹🌹🌹👏👏👏
پاسخ
فروردین 29, 1402
درودها جناب جاوید گرانقدر
سپاس بسیار از مهر حضور و همراهی ارجمندتان
پاسخ
فروردین 28, 1402
سرکار خانم دکتر فریبا نوری ارجمند
زیبایی قلمتان ستودنی است
درود بر شما
گر توانی که بجویی دلم امروز بجوی
ورنه بسیار بجویی و نیابی بازم
❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸🍃🌿🌿
پاسخ
فروردین 29, 1402
درود استاد خیاط پیشه عزیز
سپاس بسیار از مهر و همراهی ارجمندتان
پاسخ
فروردین 28, 1402
درود واحترام مجدد. گفت و گوی کتاب ماه ادبیات با دکترکاووس حسن لی. لینک مطلب حدیث خوش سعدیhttp://ensani.ir/fa/article/203998/———
پاسخ
فروردین 29, 1402
درود ی دوباره و سپاس فراوان
پاسخ
فروردین 29, 1402
داغی به سینه دارم چون خاک لالهزاران
از آتشی که افروخت، قوم سیاهکاران
جز اشک چون نمانده از خیل غمگساران
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هر کس بلای جانان در جان کشیده باشد
درودو سپاس بر استاد بزرگوارو فرهیخته و با ذوقم
سرکارخانم فریبا نوری دست مریزاد کاریسا بسیار زیبا و ماندگارو دوست داشتنی محکم و استخوان دار
در ضمن مطلبی در قسمت چرخان قرار است فردا منتشر شود تحت عنوان
” آیا به هر قیمتی باید رباعی سرود؟” که در ارتباط با مطلب قبلی است و بدینوسیله از ان بزرگوار دعوت میکنم در صورت امکان حضور یابید و حداقل با طنزی هم که در آن است کمی خستگی را برطرف نمایید
پیشاپیش تشکرو قدردانی میکنم
🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏
پاسخ
فروردین 29, 1402
درود استاد جمعی گرانقدر
سپاس بسیار از مهر حضور و دریافت نظر ارجمند، و نیز از دعوت به مطلب
پاسخ
فروردین 30, 1402
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم
این بیت در همان اول به ذهنم رسید نمی دانم چرا
اما غزلیات حضرت سعدی را از جان دوست دارم
درود بر شما بانوی ادیب
تضمین بسیار زیبایی است 🌹🌹🌹
پاسخ
فروردین 31, 1402
درود استاد محمدصالحی ارجمند
سپاس بسیار از لطف حضور و همراهی زیبایتان
پاسخ
فروردین 30, 1402
.
جز خیال خوب تو
ای رفته از دست
خانهای خواهم یافت آیا؟
عطر منتشر شببوها
پاسخ میدهد:
پرسیدن غفلت کردن است!
و درخت با سکوت خویش
تایید میکند
صدیق.
.
پاسخ
فروردین 31, 1402
سلام و سپاس از همراهیتان
پاسخ
فروردین 31, 1402
درود بر شما استاد نوری عزیز
بسیار زیبا لذت بردیم
پاینده باشید
در پناه خدا۹🌷🌷
تا خار غم عشقت آويخته در دامن. کوته نظري باشد رفتن به گلستان ها
پاسخ
فروردین 31, 1402
درود جناب حسنی عزیز
سپاس از لطف حضور و همراهی زیبایتان
پاسخ
فروردین 31, 1402
درود خانم نوری
موفق باشید ان شاء الله
🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 1, 1402
درود و سپاس فراوان استاد سید حسینی عزیز
پاسخ
اردیبهشت 1, 1402
درود بر استاد مهربانو فریبا نوری
تضمینتان بسیار زیباست
با ساربان بگویید احوال آب چشمم
تا بر شتر مبندد محمل به روز باران🌺🌺🌺🌺🌸🌸🌸🌸
پاسخ
اردیبهشت 1, 1402
درود جناب امیرحسنی گرانقدر
سپاس بسیار از مهر حضورتان
تبدیل واج سایشی «و» به واج انفجاری «ب» در طول زمان اتفاق افتاده، اصل کلمه در شعر سعدی «ساروان» است که در سایت گنجور نیز به همین صورت ثبت شده. همچنین “نبندد” اصل کلمۀ به کار رفته در این شعر سعدی است و نگارنده در آن دست نبرده است.
با درود بیکران
پاسخ
اردیبهشت 2, 1402
درود فراوان برمهربانو استاد نوری عزیز
بنده قصد جسارت بدان بانوی بزرگ در شعر وادب نداشته ام من هم چون دیگردوستان می خواستم بیتی که از سعدی در ذهنم نقش بسته بود را بیاورم که خوب شکل نادرست آن را بی آن که بدانم آورده ام از یادآوری شما ممنونم و امیدوارم بنده را ببخشید .🌺🌺🌺🌸🌸🌸🙏🙏🙏🙏
پاسخ
اردیبهشت 2, 1402
درود بر شما مهربانوی فرزانه
سپاس از هموندی این سرودهی زیبا
به دعوت شما این بیت از حضرت سعدی را در این صفحه به یادگار میگذارم
بساط سبزه لگد کوب شد به پای نشاط
ز بس که عارف و عامی، به رقص بر جستند
شاد و پیروز باشید🙏🍃🌷🌺
پاسخ
اردیبهشت 2, 1402
به سرو گفت کسی میوه ای نمی آری؟!
جواب داد که: آزادگان تهی دستتد
درود زهرا آهن عزیز
سپاس بسیار از همراهیت
پاسخ
اردیبهشت 2, 1402
درودها بر استاد بانوی غزل سرکار خانم نوری.
مخمس بسیار زیبا و جانانه ای را مهمانتان بودم و لذت بردم و تک بیتی ذیل از استاد سخن سعدی شیرین سخن را تقدیم حضور می نمایم :
ای بلبـل اگـر نالی من با تو هم آوازم
تو عشق گلی داری من عشق گل اندامــی
پاسخ
اردیبهشت 5, 1402
کوتاه مینویسم احسنت
ایستاده خواندم ماه بانوی زیبا قلم
پاسخ
اردیبهشت 11, 1402
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم
سلام بر فریبای نوری عزیز
پاسخ
بستن فرم