🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درست در آن لحظه
که رویاها تبدیل به کابوس میشوند،
آن دم که
نه صبح میشود
نه کسی به کسی شب به خیر میگوید
و نه هیچکس برای دعا زانو میزند،
در همان چشم به هم زدن
که پروانه و پرنده
رنگینکمان مرگ را
محکمتر از فرشته ی باران
در آغوش گرفتهاند
و سروشی ندا در میدهد:
که هزار بهشت باید آتش بگیرد
تا یک جهنم آباد شود،
تو به من وصل میشوی
و بند ناف کار خودش را میکند
تو در خواب گریه میکنی
و من برایت میخوانم:
دخترم بخند
فصل رفتن است
فصل زندگی
برّههای ناز
اسب میشوند
تکسوار ماه
گرگ میخزد
پشت کوهها
دخترم بخند
فصل رفتن است
فصل زندگی
آن وقت
تو میتوانی خودت را ببینی
که چه آرام
کنار من دراز کشیدهای
لبخند میزنی
کابوسهایت تبدیل به رویا میشوند
و به من میگویی:
مرگ اصلا چیزی نیست مادر
چشمانم را که باز کنم
رویاهای رنگینم
ادامه دارند
و
ادامه دارند
.
.
.
– فریبا نوری
هشتم آبان 1401
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (20):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (31):
آبان 16, 1401
فضا زمان در شعر “گهواره” اثر “فریبا نوری”.
نگارنده: نسترن خزایی (ن. مهتاب)
این شعر ِ قابل تامل, میزان ِ قابل توجه ای از تاثیرگذاری عاطفی اش را مدیون فضاسازی و لحن توصیفی ِ درست است, به این صورت که شاعر, نتیجه و پیوند ِ حس امیدواری واندیشه ی زایش (نوزایی) را با عنصر تخیل ترکیب کرده و فضای شعر را به مشابه ترین تصویر از فضای ذهنی خود در آورده است.
فضاسازی درست یعنی ایجاد اتمسفر و حال هوایی که عناصر و اجزای سازنده ی شعر, به درستی در آن جاگیر و ضمنا جاری شوند.
زمانی که مخاطب (خواننده) با اثر مواجه می شود, اگر فضاسازی اثر درست و در راستای مفاهیم ذهنی صاحب اثر نباشد, مخاطب نمی تواند در فضای اثر جایی برای خود پیدا کند و به این صورت, طبیعتا هم نمی تواند به درک درستی از اثر برسد.
در واقع صاحب اثر, هرچه فضای ذهنی اش را درست تر در اثر, پیاده سازی کند, فضای اثر و پیرو آن, دریافت مخاطب, به فضای ذهنی صاحب اثر نزدیک تر خواهد شد.
برای بررسی درست تر, لازم است که مجموعه ای از عناصر سازنده شعر, که در شکل گیری و ساخت فضای شعر, نقش دارند را با هم مرور کنیم.
اندیشه, عاطفه, موسیقی, لحن, (نوع) واژگان, توصیف, تصاویر …
همان طور که مشخص است در هر شعری یک یا چند عنصر, از عناصر نام برده شده, وضوح و برجستگی بیشتری دارد, که از میان آن ها تصاویر خلاقانه, نقش بسیار موثری در ساخت درست تر فضای شعر دارد, چون هم به وجه خیال انگیزی شعر و شاعرانگی بیشتر ِ اثر, کمک می کند و هم بازتاب واضح تری از اندیشه و احساس ارائه می دهد.
در این شعر, تصاویر, لحن, توصیف و عاطفه, برجستگی و نمود بیشتری نسبت به دیگر عناصر شعر دارند.
نوع تصویر سازی در این شعر, تصویر سازی مدرن است, به این دلیل که تصاویر شعر, نتیجه ی استحاله ی روحی شاعر در طبیعت و مواجهه ی عاطفی با آن است و نه نتیجه ی کشف ارتباط سطحی بین دوعنصر, شی و یا پدیده
————————-
تحلیل شعر از نگاهی دیگر:
با این مقدمه و پیش از ادامه ی بررسی شعر, لازم است که به عنوان یک پیش فرض, تعریفی از فضا زمان (البته نه فضا و زمان) به عنوان کلید واژه ای کاربردی جهت بررسی دیگرگونه ی شعر داشته باشیم. یعنی از فضای شاعرانه به فضا زمان ِ فیزیکی می رویم و به ارتباط این دو فضای متناقض با یکدیگر می پردازیم ( به این دلیل که شاعر به صورت ناخودآگاه, در شعر, وجه ای از فضا زمان را شکل داده است)
فضا زمان یا فضا زمان (Spacetime) یک مدل ریاضی است که زمان و فضا را به صورت در هم تنیده و به عنوان یک کمیت پیوسته با یکدیگر ترکیب می کند. در فضا زمان سه بعد فضا (طول, عرض, ارتفاع) و یک بعد زمان در هم تنیده می شوند و یک محیط پیوسته ی چهار بعدی را به وجود می آورند, که این بعدها, مولفه های مستقل لازم برای مشخص کردن یک نقطه ی خاص در یک فضای تعریف شده اند. از ترکیب زمان و فضا یک محیط خمیده ی واحد ایجاد می شود
حال, پس از بررسی کلی فضاسازی شعر, که مربوط به جهان ِ درونی اثر است, به بررسی ِ مفهوم فضا زمان, که مربوط به جهان بیرونی اثر است می پردازیم.
شعر با اشاره به زمان (لحظه) آغاز می شود
درست در آن لحظه
که رویاها
تبدیل به کابوس می شوند
و باز شعر با تمرکز بر روی زمان ( دم, صبح…) ادامه پیدا می کند.
آن دم
که نه صبح می شود…
و باز شعر همچنان با محوریت زمان به حرکت خود ادامه می دهد
در همان چشم به هم زدن…
در ابتدا گفته شده که :
این شعر ِ قابل تامل, میزان ِ قابل توجه ای از تاثیرگذاری عاطفی اش را مدیون
فضاسازی و لحن توصیفی ِ درست (یا لحن و توصیف ِ درست) است.
حال, اگر شعر را به سه قسمت, تقسیم کنیم ,
در قسمت ابتدایی, اتفاق ِ شعر با تاکید و تمرکز بر روی یک لحظه (زمان) خاص روی می دهد که شاعر, آن لحظه را به عنوان ِ نقطه ی کانونی شعر (در این قسمت) قرار داده است. لحظه ای که با توجه به توضیحات, صرفا زمان محسوب نمی شود و فضا زمان است.
در قسمت میانی ِ شعر که از سطر خطابی ِ
دخترم بخند…
شروع می شود لحن توصیفی ( با حس ِ ) درست, نیروی محرکه ی این قسمت و عامل پیشبرنده شعر, می شود.
در این قسمت از شعر, زمان از وجه صریح خود به وجه ضمنی, تغییر شکل پیدا می کند و به شکل دلالتی غیر مستقیم و مستتر در اثر ( نسبت به قسمت ابتدایی) به حضورش تداوم می بخشد.
فصل رفتن
فصل زندگی
و سطرهای
تک سوار ماه
گرگ می خزد
هم به شکلی ضمنی اشاره به شب دارند.
در قسمت انتهایی ِ شعر که از سطر ِ
آن وقت…
شروع می شود
شاعر بار دیگر از زمان (فضا_زمان) به صورت نقطه کانونی و عامل موثر استفاده می کند.
آن وقت – همان لحظه ای است که در قسمت انتهایی اثر, در ذهن (قلب) شاعر ثبت و حک می شود, چرا که لحظه ای تاثیرگذار و تعیین کننده در اتفاق ِ محوری شعر است.
اگر به سه زمان (سه قسمت) شعر, دقت کنیم
در زمان ابتدایی
لحظه ای وجود دارد که
رویاها تبدیل به کابوس می شوند
در زمان انتهایی
وقتی وجود دارد که
کابوس ها (ِی دختر) تبدیل به
رویا می شوند
و میان این دو زمان (فضا زمان)
فصلی وجود دارد
که فصل رفتن است
(و) فصل زندگی (است)
این زمان (قسمت) میانی, به لحاظ مفهومی, همان بند نافی است که زمان (قسمت) ابتدایی را به زمان ( قسمت) انتهایی متصل کرده است.
حال, برای بررسی دقیق تر و رسیدن به یک برداشت (احتمالا) درست تر, با نگاهی دوباره به تعریف فضا زمان, به ارتباط این مفهوم با کلیت شعر می پردازیم.
فضا زمان یا فضا زمان (Spacetime) یک مدل ریاضی است که زمان و فضا را به صورت در هم تنیده و به عنوان یک کمیت پیوسته با یکدیگر ترکیب می کند. در فضا زمان سه بعد فضا (طول, عرض, ارتفاع) و یک بعد زمان در هم تنیده می شوند و یک محیط پیوسته ی چهار بعدی را به وجود می آورند, که این بعدها, مولفه های مستقل لازم برای مشخص کردن یک نقطه ی خاص در یک فضای تعریف شده اند. از ترکیب زمان و فضا یک محیط خمیده ی واحد ایجاد می شود…
مطابق با تعریف فضا زمان
در این شعر, زمان و فضا
در هم تنیده شده اند.
سه بعد فضا یعنی
طول, عرض, ارتفاع
سه قسمت یا سه فضای
شعر هستند.
اکنون این سه فضا, باید با یک بعد زمان, در هم تنیده شوند تا یک محیط پیوسته ی چهار بعدی به وجود بیاید و آن زمان, لحظه ای نیست جز
لحظه ی مرگ
لحظه ای که
کابوس ها تبدیل یه
رویا می شوند
و در ادامه
طبق تعریف ِ فضا زمان,
این بعدها, مولفه های مستقل ِ لازم برای مشخص کردن یک نقطه ی خاص در یک فضای تعریف شده خواهند شد
که فضای تعریف شده, قلب (ذهن) شاعر به عنوان فضای درونی و آغوش ( نقطه ای در طبیعت) به عنوان فضای بیرونی است که در زمان ذهنی (روانی – عاطفی) شاعر به مولفه ای مستقل تبدیل می شوند.
و در نهایت
از ترکیب زمان و فضا یک محیط خمیده ی واحد ایجاد می شود
که شاید آن میحط خمیده, ذهن شاعر (مخاطب) باشد که از تنیده شدن ِ این اتفاق در این زمان و مکان (فضای) خاص, فشرده (فسرده) شده وهمچون شکلی از گهواره به صورت خمیده در آمده است
🌷🌷🌷🌷🌷
آبان 24, 1401
…و سروشی ندا در میدهد:
که هزار بهشت باید آتش بگیرد
تا یک جهنم آباد شود،
◇◇◇
درودها ارجمند
استاد بانو نوری بزرگوار
این اثر بسیار زیبا است
شعر، خوانش، محتوا
ماندگار است این سروده
♤♤♤
بعضی سروده ها لایه های زیادی دارند
بعضی سروده ها وجوه مختلفی دارند
بعضی سروده ها عمق نفوذ بیشتری دارند
و این سروده با دکلمه دلنواز، با لایه های پنهان چند وجهی، نفوذش به سمت اینده است.
همراه با:
🔷️توصیه
🔷️امید
🔷️دلواپسی
🔶️از همه مهمتر، مهری مادرانه برای فرزندانی که هنوز متولد نشده اند
◇همای امید و مهر، سایه سارتان
آبان 25, 1401
درودهای بیکران استاد معصومی گرانقدر
بی اندازه سپاسگزارم از مهر حضور و دریافت تحلیل زیبایتان
نگاه شما به اشعار چه با رویکرد تحلیلی و چه با رویکرد انتقادی همیشه برایم الهام بخش است و راه نما.
🌷🌷🌷🌷🌷
آبان 12, 1401
سلام
درود بر مادران
زنده باشید
آبان 12, 1401
سلام
و درود بر مادران و پدران
شما هم زنده باشید 🌷🌷🌷
آبان 12, 1401
درود بیکران استاد بانو
بسیار زیبا و دلنشین و ژرف می سرایید
قلمتان سبز ،اندیشه والای شما زلال ابدی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آبان 12, 1401
سلام و سپاس از مهر حضور و همراهیتان🌷🌷🌷
آبان 12, 1401
سلام و احترام محضرتان استاد گرامی بانو نوری ارجمند
از شعر پاک و آسمانی تان بهره مند شدم
زنده باشید به مهر
درود هااا
💐🌿🍃🙏🙏🙏🙏🌹🌹
آبان 12, 1401
سلام و سپاس از مهر حضور و همراهی صمیمانه تان
زنده و پاینده به مهر
🌷🌷🌷
آبان 12, 1401
و این یکی از کابوسی که به رویا ، و رویایی که به کابوس تبدیل می شود، یک دایره می سازد . دایره ای برای فهم تناسخ و برای درک این نکته که هر پایان ، آغاز دیگری ست .
آبان 12, 1401
سلام
و سپاس فراوان
از مهر حضور
و بیان دیدگاهتان
🌷🌷🌷
آبان 12, 1401
درود بر شما ایران بانو🌹🌸
بسیار زیبا پیروز باشید🙏💐🌿
آبان 12, 1401
سلام و سپاس فراوان
از مهر حضور و همراهیتان
🌷🌷🌷
آبان 12, 1401
رؤیاهای رنگین تان ادامه دار باد!
سلام و درود و خدا قوت
آبان 12, 1401
سلام و سپاس از مهر حضور و همراهی تان
رویاهای شما و همگان رنگین و رنگین تر باد
🌷🌷🌷
آبان 12, 1401
درودها برشما استادنوری بزرگوار
بسیارزیبا بودمخصوصا با خوانش هنرمندانهی سرکارعالی .
موفق وپیروز باشید.
🌺🌺🌺
آبان 12, 1401
سلام و سپاس فراوان
از لطف و همراهیتان جناب یغمایی گرانقدر
🌷🌷🌷🌷
آبان 12, 1401
درودا و دست مریزاد. عالی و فاخر🙏🙏🙏🙏
آبان 12, 1401
درود و سپاس فراوان از مهر حضور و دریافت نظر ارجمندتان استاد حاج محمدی گرانقدر
🌷🌷🌷🌷
آبان 12, 1401
درودها بانو نوری بزرگوار استاد ارجمند از نقد و نظر ارزشمند و بسیار عالی شما که حاصل نگاهی هنرمند و استادانه هست بی نهایت سپاسگزارم
در مورد اشعار شما بسیار دقت میکنم و از ریزبینی ها و نکات فوق العاده تون واقعا به عنوان یک مخاطب بهره میبرم چون قلمی در حد هنر شما استاد فرهیخته ندارم
اشعار هنرمندانه ی شما بسیار زیبا و ستودنی ست و بی تعارف در مورد شعر بی هیاهو واقعا از این رستاخیز واژه ها در رگ شعری همواره ماندگار و مثال زدنی حرفی باقی نمانده جز اینکه به تمام معنا شاهکار هست
🌺🌺🌺
اما این شعر که باز هم یک اثر هنرمندانه و جاودان است برای من بسیار تاثیرگذار بود
به مصرع پایانی نوشته ی خودم باز میگردم
کدام نور درخشان…
درست موقع شنیدن شعرتان و این دکلمه ی بسیار زیبا، جواب خودم رو پیدا کردم
من در واقع هیچ نور درخشانی رو متصور نبودم ولی این اثر ستودنی رو که شنیدم با خودم گفتم شاید این همان نور است
قلم هنرمندتان مانا و نویسا استاد بزرگوار
🙏🌺💐
آبان 12, 1401
درودها و سپاس بیکران جناب افکاری ارجمند
خوشحالم از این که نقد مختصری که بر شعرتان نوشتم مورد توجهتان قرار گرفت امید که فرصت شود نقد مفصل تری بنویسم
و خوشحال شدم از یاد دوست گرامی جناب رحیمی مرودشت برادر ارجمندم که قلم شعر و نقدشان هر دو برایم بسیار عزیز است و چه خوب می شد اگر که قلم ایشان را هم در این سایت داشتیم.
در مورد دو شعر بی هیاهو و گهواره بی اندازه خوشحالم از اینکه ارتباط عمیقی با خوانندگان ارجمند برقرار کرده
و البته لطف و محبت شما به این صفحه و این قلم بسیارتر از بسیار است
اما من هم معتقدم که هیچ نور درخشانی به اندازۀ مهر و مهربانی قدرت غلبه بر تاریکی را ندارد
با درود بیکران
🌷🌷🌷🌷🌷
آبان 12, 1401
سلام مادر خوب، مادر عارفه
فکر نمی کنم مثنوی عشق مرا در شعر نو خوانده باشید، بنده سال ها در زمینه جان شناسی مطالعاتی داشته ام،
شاید کمتر کسی باور کند که با جان ها نیز سال ها زندگی کرده ام و این امر باعث شد تا بدانم مرگی نیست اگر مرگ در هستی حادث شود به راحتی اثبات خواهم کرد خدایی وجود ندارد.
زیرا خدا حی و قیوم است و تمام ذرات هستی چنین هستند و بر ذره مرگی حادث نمی شود، به این آگاهی منصور بن حسین بن حلاج رسیده بود و حقیقتی محض است.
”مرگ اصلا چیزی نیست مادر “شما، مرا وا داشت چند سطری بنویسم.
شعری لطیف و پر از احساس مادرانه و صدالبته مملو از عشق و عرفان
در پناه خدا، خود و عزیزانت سلامت 🌿👏👏👏👏👏👌🌿
آبان 13, 1401
درودها استاد خراسانی گرانقدر
و سپاس فراوان از مهرحضور
و همراهی بسیار صمیمانه و ارجمندتان با این شعر
و سپاسی دوچندان بابت بیان دیدگاه ارجمندی که حاصل سالها تحقیقات ارزشمند شما بوده است و نگاهی ویژه به هستی دارد
با درود بیکران
🌷🌷🌷🌷🌷
آبان 12, 1401
درود بر شما مهربانوی فرزانه
صفحه ی شما همیشه پر از آموختنی ست.
مادر بودن یک شغل بسیار سخت است که از بیرون لطیف به نظر میرسد. همزمان باید روان شناس خوب و بازیگر ماهری باشی تا مبادا نازک تنی که مسئول پرورش اویی آسیبی ببیند. باید بتوانی سنگ به دنده ی احساسات متلاطم درون ببندی تا از بیرون آرام و شاد دیده شوی و…
به طور کلی باورمندم که عشق نجات بخش است و کسانی که با عشق پرورش پیدا میکنند انسانهای بهتری میشوند.
سخت است کسی در قلک احساسش سکه محبت نریخته باشند و بتواند به دیگران با نگاه مهر و دلسوزی بنگرد.
شاید اگر مثلا گواهی سلامت روان مثل آزمایش ایدز و اعتیاد پیش از ازدواج اجباری میشد یا زوج های جوان ملزم به گذراندن دوره های آموزشی برای فرزند پروری میشدند، همه کودکان مثل کودک این شعر رویای رنگی داشتند و در سنین پایین با بیماری های روان تنی دست و پنجه نرم نمیکردند. بعدها هم در اجتماع شاهد این همه خشونت رفتاری (که حاصل از نداشتن مهارتهای زندگی چون تفکر نقاد و تفکر خلاق و همدلی و… است) نبودیم.
سپاس فراوان 🌺🌺🌺🌺🌺
آبان 13, 1401
درودهای بسیار زهرای عزیزم
سپاس بسیار از مهر حضورت
و سپاسی بیشتر از همراهی همیشه دوست داشتنی و پربارت
اجازه می خواهم این بخش از پیامت را پر رنگ تر کنم:
“بعدها هم در اجتماع شاهد این همه خشونت رفتاری (که حاصل از نداشتن مهارتهای زندگی چون تفکر نقاد و تفکر خلاق و همدلی و… است) نبودیم”.
و میخواهم بگویم که دقیقا…
برای داشتن جامعه ای بهتر و جهانی بهتر باید مادران و پدرانی رشدیافته تر شویم و باشیم و بسازیم
با درود بیکران
🌷🌷🌷🌷🌷
آبان 12, 1401
سلام مه جبین بانوی زیبا قلم
احسنت بسیارزیبا هزاران دورد 👏👏
آبان 13, 1401
سلام مدینه ترکاشوند عزیزم
سپاس بی پایان از مهر حضورت
🌷🌷🌷🌷🌷
آبان 14, 1401
دخترم بخند
فصل رفتن است
فصل زندگی
درودها
شعری سراسر خوب، عمیق و پر امید،با واژگانی از بهشت آمده و رنگین کمان اندیشه و احساس
سپاس از این همه خوب که با صدای اثرگذار و زیبایتان در جان و دلمان بهار را آفرید
پیروز باشید، پیروز باشید🌹🌹🌹
آبان 14, 1401
درودها مینایارعلیزاده عزیزم
سپاس بسیار از مهر حضور و همراهی همیشه مهرورز و ارزشمندت
🌷🌷🌷🌷🌷
آبان 16, 1401
لبخند زدی وآسمان آبی شد
شبهای قشنگ ما مهتابی شد
انتظار کشیدی تا پا به دنیایی پوچی بگداری که آدماش برای رسیدن به خواستههای خود دیوار بلند آرزوهاتو فرو میریزند وراحت روت رد میشن وانکار میکنند عزیزم
به دنیای نا زیبایی ما خوش اومدی
❤❤😘😘🌺🌺
آبان 16, 1401
درود و سپاس از مهر حضور و همراهیت نسرین حسینی عزیزم
🌷🌷🌷🌷🌷
آبان 19, 1401
یک شعر برگرفته ازشعور واحساس وکلی تصویر ویک کلاس برای آموختن همه دریک قاب صفحه. درود. دستمریزاد
آبان 23, 1401
سلام و سپاس از مهر حضور و دریافت نظر گرامیتان که سراسر مهر و لطف است جناب درویش گرانقدر 🌷🌷🌷🌷🌷
آبان 21, 1401
درودتان❤️🌹❤️
آبان 23, 1401
سلام فاضله جان
از دیدار دوباره ات در سایت خوشحالم ❤️❤️❤️
آبان 28, 1401
درود بر شما با آرزوی سلامتی و توفیق الهی 🌷🌷
آذر 2, 1401
سلام استاد
هر بار اثری از شما منتشر می شود جهت یافتن نکات و آموزه های جدید واژه به واژه واکاوی می کنم و الحق دست خالی بر نمیگردم
آذر 3, 1401
درود و سپاس از لطف حضورتان جناب ظهوری آرام گرانقدر
خوشحالم از دریافت نظر گرامی سراسر لطفتان
بهمن 13, 1401
درود بر شما بانو نوری امروز کل تو صفحه زیبای شما بودم
راستش اولین باری که این شعر رو خواندم
یادمه براتون نوشتم که با شعرتون گریه کردم و بسیار تحت تاثیر آن قرار گرفتم
الانم واقعا منو تحت تاثیر قرار داد و برایم تازگی داشت
برقرار باشید بانو 🌸🌸🌸👏