🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 ( )

(ثبت: 260017) اردیبهشت 30, 1402 
( )

 

پیله ات را پروانه کن :
اصلن ، این قاضی پدرصلواتی
خودش نهنگی ست ،
که هفتاد ماهی در معده ی او معتادند !

 

به روح جاودانه ی ” محسن امیر اصلانی ” تقدیم می کنم.

 

 

 

نظرها 24 
  1. محمدعلی رضاپور

    اردیبهشت 30, 1402

    سلام و درود

  2. معین حجت

    اردیبهشت 30, 1402

    درود بر شما جناب مانا …
    دستمریزاد …
    ( قاضی پدر صلواتی )😁👏👏👏💐💐💐

    • مهرداد مانا

      خرداد 3, 1402

      سلام رفیق جان
      اگر به کلمات صلواتی ، اصلن ، پروانه ، یونس و نهنگ دقت کنید شاید داستان دردناک پشت آن را به خاطر بیاورید
      چنانچه دوست داشتید به بنده پیامکی بفرستید تا در این باره صحبت کنیم و هم اینکه بیشتر با جنابتان قرین گردم

  3. مهمان

    اردیبهشت 30, 1402

    درود
    از ماست که بر ماست
    (…) به سبک زندگیمون میاد
    موفق باشید🌹

    • مهرداد مانا

      خرداد 3, 1402

      صفحه ی مانا و کلی مهمان ناشناس دوست داشتنی 😘😘

      • خرداد 3, 1402

        فدای تو زنده باشی😍

  4. اردیبهشت 30, 1402

    وقتی خودمان تا دهن در لجنیم
    چه قاضی پدر صلواتی باشد چه نه
    فرقی نمی‌کند.
    خود خدا هم بیاد تا خودمان را اصلاح نکنیم چیزی درست نمی‌شود

    • مهرداد مانا

      خرداد 3, 1402

      جای مهمان همیشه صدر مجلس بوده . شما روی سر ما جا دارید

  5. مجید قلیچ خانی

    اردیبهشت 31, 1402

    درود
    و نهنگ و یونس در سویی و اعتیاد و قاضی در سمتی دگر
    و در لفافه پروانگی
    این تنها نمونه ی دادائیسم بود که من در سروده های ایرانی مطالعه کردم با تمام بدنه و اصول اصیل خود.
    استفاده از تیتر ها و کدهایی که به واقعه ای دردناک اعتراض کرد و تنها برای کسانی بود که از اهل خط کش و ترازو نیستند و هنوز در عهد عتیق زندگی نمیکنند با مغزهایی که زنگ نه بلکه کپک زده.
    مقاومت بی فایده است رفیق پست مدرن از روی جنازه های پوسیده رد میشه

    • مهرداد مانا

      خرداد 3, 1402

      سلام رفیق جان
      داداییسم را نمی دونم چی بود ولی هرگز به زندگیم شعری را از پیش طراحی نکردم . خود کلماتند که در جای خود قرار گرفته و ناظران بر نوع چینش و پردازش آنها نامی می گذارند
      حکایت مانا و داداییسم هم از این دسته . ولی کو تا قلیچ بیاید و سره و ناسره از هم سوا سازد ؟ ❤🌷🌹

  6. غلامحسین جمعی

    خرداد 3, 1402

    درودو سپاس بر شاعر فرهیخته و بزرگوار و با ذوقم جناب

    مانای عزیز و دوست داشتنی لازم نیست تاریخ و مکان را بنویسید کلید واژه ی ” قاضی پدرصلواتی ” از هر عروسک سخن گویی عملکردش بیشتر است

    دست مریزاد عزیز

    نیازی هم نیست تاریخ و مکان را بنویسی کلیدواژه ی

    🙏🙏🙏🙏❤️❤️❤️🙏🙏🙏🙏

    • مهرداد مانا

      خرداد 10, 1402

      اول معذرت می خوام
      که در گل گهر سیرجان به شدت مشغولم و نتوانستم در خدمت دوستان باشم . دوم اینکه نکته سنجی شما برایم تحسین برانگیز بود . خاصه در پای این کوتاهه که دوستان کمتر با آن ارتباط گرفتند

  7. نسرین حسینی

    خرداد 16, 1402

    درودها اقا مانای عزیز
    زیبایی دراین است تو لفافه حرفتو بزنی اگرچه عاقلانه اش میدانند
    بسیار زیبا بود ونغز
    قلمتون ماندگار🌺🌺👌👌

    • مهرداد مانا

      تیر 10, 1402

      سلام
      چقدر دیر متوجه این پیام شدم ….. دستت مریزاد بانوی مهربان

  8. مهرداد مانا

    شهریور 26, 1402

    پیش از انتشار مجدد این شعر ، از دوستان عزیز می خواهم سری به گوگل زده و در مورد زنده یاد ” محسن امیر اصلانی ” بیشتر تحقیق کنند . نویسنده ی کتاب ” یاسین ” و خالق مکتب ” پروانگی ” که به اتهام توهین به یونس نبی و توسط قاضی صلواتی اعدام شد . چه اینکه ایشان معتقد بود ، زنده ماندن یونس در شکم ماهی یک بحث نمادین است . نه یک واقعیت تاریخی .
    حالا که در سالیاد و سالخون مهساییم ، بهتر بود با توضیحی دوباره ، شعر را ارسال کنم .

  9. سلیم حمادی

    شهریور 26, 1402

    سلام مهرداد جان برادر مبارزم

    اگرتوضیح پایانی نبود کاملا متوجه منظورت نمیشدم ولی بعد خوندن اون توضیح بجا دوزاریم افتاد،😁😁
    🌹🌹🌹

  10. طارق خراسانی

    شهریور 27, 1402

    سلام مانا جان
    خیلی دیر به این کوتاه پر از حرف رسیدم
    پیله ات را پروانه کن
    را اینجا معنی از می دهد یعتی از پیله ات پرواز کن
    این اصل کلام است
    از پیله پروانه خارج می شود پیله حکم پوسته تخم مرغ را دارد که از دل آن جوجه ای با فرایند های خاص به دنیا می آید حالا بگونه ای دیگر شعر شاعر را تفسیر می کنم، پیله ات را پروانه کن این عظمت یک انسان را نشان می دهد که ذره ذره ی وجود او می تواند باعث تغییرات شگرفی در هستی شود.
    از هیچ می توان همه چیز آفرید.
    برعکس آن هم صدق می کند لطیف نشوی زمخت خواهی شد در این” اصلن ” خیلی حرف است اصالت است ایل و تبارش خونخوار بوده اند و ضربه ی آخر بر خلاف آن لطافت پروانگی:
    خودش نهنگی ست ،
    که هفتاد ماهی در معده ی او معتادند !
    این ماهیان معتاد یکدیگر را می‌خورند غلغل بزن بکش بخور است
    خب این سبک شعر با سبک های قدیم و حتی برخی سبک های جدید چون سپید شاملویی فرق دارد این یک پرواز بلند در شعر ایران می باشد به مانای عزیزم بابت این نفیسه کوتاه تبریک می گویم.
    دوستی در این صفحه نوشته است :.
    مقاومت بی فایده است رفیق پست مدرن از روی جنازه های پوسیده رد میشه
    به این عزیز جانم می گویم بیا نه یک ماه فقط یک هفته آبگوشت بخور بعد تا آخر عمرت از خوردن آبگوشت پرهیز می کنی، به هستی نگاه کن رنگ در رنگ تنوع در تنوع، می توانیم فقط درخت گردو بکاریم و از دیگر میوه ها محروم شویم؟ می توانیم تمام رنگ سطوح ساختمان ها را سیاه کنیم؟ شعر هم همین است همین دیشب یک غزل بلند از الهام عزیزم خواندم و از شوق در پوست خود نمی گنجیدم.
    میدان سرودن پهناور است محدود نیست و محدودش نباید کرد البته سرودن
    محدود ناپذیر است.
    توهین به سبک های شعری توهین به فرهنگ یک ملت است
    یونس در شکم “ماهی” تفسیر دارد خواب دیدن ماهی ثروت است یونس در شکم ثروت (دنیا) رفت و خدا را فراموش کرد شاید غفلت او چهل روز بوده بنده خودم سروده ام
    یونس اندر اشکم ماهی سرود
    لااله اَنت و جانش در ربود
    لا اله الاانت سبحانک اِنی کُنتُ من الظالمین
    خب وقتی بی سوادی این را نداند فاجعه رخ می دهد
    اساس تمام فجایع بزرگ هستی نادانی ست
    بر دانایی باید تلاش کرد کاری که مانا کرده و می کند.
    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👏👌🌿

    • مهرداد مانا

      شهریور 27, 1402

      سلام پدرجان
      باز هم فرزند نوازی کردید . برخلاف تصور دوستان از مانا ، بنده شعر کوتاه کم ندارم . و تعداد آنها ببشتر از سیصد قطعه است . اما جدای از تعاربف و چارچوبهایی که برای انواع شعر کوتاه ( پریسکه و هایکو و … ) طراحی کردند ، فرزند شما نیز تعریف مستقل خود را دارد و معتقد است شعر کوتاه در واقع شعری ست که فشرده شده و اگر کش بیاید ، چند برابر خواهد شد . اما هر واژه اش چون همزمان حامل چندین منظور و معناست ، طول آن کوتاه به نظر می رسد . حالا فرض کنیم فنر این شعر را آزاد کنیم :

      پیله ات را پروانه کن ( نام مکتب مرحوم اصلانی ، ” پروانگی ” بود / و دهها معنای دیگری که دور و نزدیک به آن می توان متصور شد . )

      اصلن ( هم ساختارشکنی ” اصلا ” / هم اینکه به نام اصلانی نزدیک است ، هم اینکه معنای اصالتا بدهد و …‌)

      این قاضی پدرصلواتی ( هم فحش است ، هم اشاره با صادر کننده ی حکم اعدام دارد )

      خودش نهنگی ست ( و این هم معانی اش متفاوت و متکثر است )
      که هفتاد ماهی ( هفتاد خودش رمز است و به معنای ممتد و بی انتها هم هست . ماهیان کی هستند ؟ … قطعا هرکس در برداشت آزاد است )
      در معده ی او معتادند ( چرا معده ؟ چرا معتاد ؟ چرا ماهی باید در شکم نهنگ معتاد شود ؟ شکم نهنگ دقیقا کجای کار است ؟ )
      و اینکه نهنگ با داستان یونس قرابت دارد و جرم آقای امیراصلانی تفسیر غیر رسمی از داستان یونس بود . قاضی خودش نهنگ است و کاملا می داند چه خبر بوده ؟ ولی او باز هم کار خودش را انجام می دهد و بی گناهی را می کشد . این وسط اما مرگ اصلانی نباید مکتب او را نیمه کاره و ناتمام کند ( مکتب پروانه ای ) پس تو همچنان به فکر دریدن پیله باش . و پیله ی ما چیست ؟؟

      بسیاری از شعرهای کوتاه را به همین سیاق نوشتم :

      به یقین شبی
      شاعری
      با صحرا خوابیده است
      وگرنه این همه
      باردار سکوت و ستاره نبود .

      ……..

      دو حیوان با شعوریم
      آبستن دو انسان جاهل

      …….

      همین هِزاره بود
      که از هَزاره ای کور شنیدم
      خورشید را در مزارشریف به ستون سرما بسته ،
      شب باران می کنند !
      # # #
      آه بن کودن
      از این گلوها که بریدی
      کدامشان مگر ، لانه ی آواز بود ؟

      و باقی ماجرا …. به هرحال هرچه هستم خود را شاگرد کوچکی در کلاس درس شما و دوستان می دانم .

      • طارق خراسانی

        شهریور 27, 1402

        با سلام مجدد
        اقرار می کنم با شعر امروز بسیار فاصله دارم‌ و‌ اگر با سرعت صوت هم حرکت کنم‌ محال است به گرد آن برسم
        تحولات بزرگی در ادبیات معاصر ایران صورت پذیرفته است و در پستو ماندن نیروهای پیشرو در این حوزه فاجعه آفرین است روند رشد را بشدت کاهش می دهد

  11. مهمان

    شهریور 27, 1402

    مهرداد مانا عزیز🌷
    “در معده ی او معتادند” واج آرایی دارد و جناس آوایی را رعایت کردی اما به نظر بنده منطق متنی ندارد و واژه ی معتاد یا ترکیب هفتاد ماهی معتاد، زبان این شعر معترض نیست.
    شاید بهتر بود که مینوشتی: در معده ی او میسوزند …
    چونکه برداشت سوز معده و همچنین سوختن ماهیان تشنه روی آب، و یا حتی رابطه ی سوختن و آتش اعتیاد معتاد، میتواند تعبیر شود.
    البته که صاحب اختیاری و من فقط پیشنهاد دادم.🙏

    • مهرداد مانا

      شهریور 27, 1402

      مهمان همیشه خوش قدم مانا
      سلام

      شما به هر شیوه که تعبیر کنید ، از تعبیر خود مانا شیرینتر است
      و به صواب نزدیک تر 🌷🌷🌷

  12. سلام و درود
    بر نبض آزادی سخن …

    • مهرداد مانا

      شهریور 27, 1402

      و درود بی مرز و پایان بر شما رفیق شفیق

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا