🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شیدا شهبازی در گلایه
سلام و درود غزلی زیبا با مضمونی بکر و نو بسیار عالی سرودند نقش قلمتان ماندگار 👏👏👏
سلام و درود بسیار زیباست لذت بردم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !!👏👏 بر مردمان چشم
سلام و درود🙏🙏
سلام و احترام ممنون از شما💐🙏
سلام و درودسپاس از حضورتان در پناه خدا💐
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26640
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146708
لب چو بگشاد پیر فرزانه
سایه بیرون گریخت از خانه
پیر را گفتم از سرِ تحقیق
ای ترا ملک دین جدیر و حقیق
من که با تو دمی بگفتم غم
به همه عمر ندهم آن یک دم
عمر بی دوستان نه عمر بُود
عمر بییار عمر غمر بُوَد
عمر با دوستی که او یکتاست
یک دمی را هزار ساله بهاست
دل ز بند تو خوش بُوَد به عذاب
چه عجب کز نمک خوش است کباب
جان ز روی تو در ارم باشد
دل ز تایید تو خرم باشد
چون تو در مرکز حقیقت و حدق
نیست یک پادشا به مقعد صدق
از تو صحرا حریر پوش شود
وز تو نیها شکر فروش شود
از تو باید کلید قفل وفا
سرِ صندوق صدق و دستِ صفا
از تو بیهوش جفت هوش آمد
که هیولی برهنه پوش آمد
مردم از نیک نیکخو گردد
باز چون بد بُوَد چنو گردد
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب امیدوارم حالتون خوب باشه و قطعآ انسان در سختی آفریده شده ممنونم بابت
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام مانا جان بزرگواری شما برایمان مسجل است اگر بعید می دانید پس احتمالا اشکال از حقیر
بستن فرم