🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

بخش ۱۴۳ – امتحان کردن شیر گرگ را و گفتن کی پیش آی ای گرگ بخش کن صیدها را میان ما

(ثبت: 202371)

گفت شیر ای گرگ این را بخش کن

معدلت را نو کن ای گرگ کهن

نایب من باش در قسمت‌گری

تا پدید آید که تو چه گوهری

گفت ای شه گاو وحشی بخش تست

آن بزرگ و تو بزرگ و زفت و چست

بز مرا که بز میانه‌ست و وسط

روبها خرگوش بستان بی غلط

شیر گفت ای گرگ چون گفتی بگو

چونک من باشم تو گویی ما و تو

گرگ خود چه سگ بود کو خویش دید

پیش چون من شیر بی مثل و ندید

گفت پیش آ ای خری کو خود خرید

پیشش آمد پنجه زد او را درید

چون ندیدش مغز و تدبیر رشید

در سیاست پوستش از سر کشید

گفت چون دید منت ز خود نبرد

این چنین جان را بباید زار مرد

چون نبودی فانی اندر پیش من

فضل آمد مر ترا گردن زدن

کل شیء هالک جز وجه او

چون نه‌ای در وجه او هستی مجو

هر که اندر وجه ما باشد فنا

کل شیء هالک نبود جزا

زانک در الاست او از لا گذشت

هر که در الاست او فانی نگشت

هر که بر در او من و ما می‌زند

رد بابست او و بر لا می‌تند

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا